بسیاری از افراد بر این عقیده هستند که ازدواج مهمترین اتفاق زندگی هر شخص به شمار میرود، بنابراین انتخاب همسر نیز بواسطه این اهمیت، یکی از حساسترین انتخابهای زندگی به شمار میرود که میتواند به طور کامل زندگی فرد را دگرگون کند.
بسیاری از افراد بر این عقیده هستند که ازدواج مهمترین اتفاق زندگی هر شخص به شمار میرود، بنابراین انتخاب همسر نیز بواسطه این اهمیت، یکی از حساسترین انتخابهای زندگی به شمار میرود که میتواند به طور کامل زندگی فرد را دگرگون کند. همین امر سبب شده است تا اهمیت انتخاب همسر و ملاکهای این انتخاب، یکی از دغدغههای مهم افراد در دوران پیش از ازدواج باشد. در واقع با انتخاب همسر، تمام تبعات و مسئولیت پیشامدهای آن بر عهده میگیریم و این امر ممکن است در ابتدای امر برای بسیار از جوانان دلهره آور باشد که مبادا انتخاب درست باعث تباه شدن آینده آنها شود. اگر قصد ازدواج دارید و میخواهید همسر آینده خود را انتخاب کنید، اما نمیدانید چگونه این کار را بکنید و یا بر اساس چه ملاکهایی همسر آینده خود را انتخاب کنید، این مطلب به شما کمک خواهد کرد تا دید بازتری به موضوع داشته باشید و تا حد امکان با آگاهی دست به انتخاب بزنید.
مراحل مقدماتی انتخاب همسر
همان گونه که اشاره شد انتخاب همسر برای افراد، به ویژه جوانان کار سادهای نیست چرا که این افراد اغلب به آنچه که میبینند توجه دارند و پیچیدگیهایی همچون مسائل فرهنی، اجتماعی، اقتصادی و حتی جنسیت را شناسایی نمیکنند؛ بنابراین باید بتوان تا حد امکان به شناخت کافی در این مسائل دست یافت تا بتوان ریسک یک ازدواج ناموفق را کاهش داد. برای رسیدن به چنین شناختی هم راههای مختلفی وجود دارد، اما به طور ساده میتوان از الگوی چند مرحلهای ذیل استفاده کرد؛
۱. خودشناسی: از خودتان بپرسید که هدفتان از ازدواج چیست؟ این پرسش در گام اول به شما کمک میکند تا خودتان را بشناسید و هدفتان از ازدواج را مشخص کنید. آیا صرفاً مسائلی همچون موقعیت مالی، زیبایی و یا احساس رهایی و استقلال است که شما را به سمت ازدواج سوق میدهد؟ آیا به یک باره مسحور جذابیت فردی شدید و تصمیم به ازدواج گرفته اید؟ برای پاسخ به این سوالات در ابتدا باید به خوبی خود و خواسته هایتان را بشناسید تا درکی درست از وضعیت پیش رو داشته باشید.
۲. موقعیت شناسی: انسانها در موقعیتهای مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مواردی از این دست هستند و این موقعیت ها، از فرد به فردی دیگر متفاوت است. اگر چه نمیتوان این را یک اصل مطلق پنداشت، اما تجربه نشان داده است که دو فرد در موقعیتهای مشابه درک بهتری از یک دیگر دارند و تضاد کمتری را نشان میدهند؛ بنابراین همسر آینده خود را بر اساس خواستهها و موقعیت فعلی خود تصور کنید. کسی که خواهان زندگی با یک فرد تحصیل کرده و هنردوست است، بهتر است خود نیز تحصیل کرده و هنر دوست باشد.
۳. تعیین معیارها: یکی از مهمترین کارهایی که میتوانید انجام دهید این است که برای همسریابی معیارهای اولیهای را انتخاب کنید و سعی کنید این معیارها را در گزینههای خود به آزمایش بکشید. توجه داشته باشید که این معیارها اولیه هستند و نباید بسیار غیر منعطف انتخاب شوند چرا که ممکن است هیچگاه فردی را با معیارهای غیر منعطف و سخت خود پیدا نکنید. رایجترین معیارها تفاوت سن، تفاوت قد، تفاوت ظاهر، تفاوت تحصیلات، تفاوت طبقاتی، تفاوت قومی، تفاوت زبانی و در نهایت تفاوت دینی هستند که شما میتوانید آنهایی را که برای شما بسیار اهمیت دارند را شناسایی کنید و در مورد گزینههای خود به آزمایش بکشید.
۴. اجتماعی بودن: اگر فردی غیر اجتماعی و منزوی هستید، کار سختی برای انتخاب همسر آینده خود خواهید داشت. اجتماعی بودن به شما کمک میکند تا دایره وسیع تری از انتخابها در پیش روی شما باشد و این امر نیز احتمالاً شانس موفقیت شما در انتخاب همسر مناسب را بالاتر میبرد. در محیطهایی همچون دانشگاه، محل کار، فعالیتهای داوطلبانه یا خانوادگی و دوستانه، حضور اجتماعی خود را جدیتر کنید و از محدود کردن دایره اطرافیان خودداری کنید. برای مثال اگر شما علاقمند هستید با فردی دوستدار محیط زیست ازدواج کنید، میتوانید به گروهها و انجمنهای این چنینی بپیوندید و با افرادی که عضو آن هستند آشنا شوید.
۵. درگیر ظواهر نشوید: بسیار دیده میشود که فردی به قصد ازدواج با فرد دیگری دوست میشود و یا بعد از خواستگاری و به منظور آشنایی بیشتر، رفت و آمدهای دوستانهای را ترتیب میهند. متأسفانه آنچه بیش از همه به چشم میخورد این است که این روابط به جای اینکه صرف آشنایی بیشتر و عاقلانه شوند، با غوطه ور شدن در ظواهری همچون هدیههای مختلف، رفتن به رستورانها و یا گفتگو در مورد ظواهر مراسم ازدواج احتمالی صرف میشود. اما در حقیقت شما باید وقت خود را صرف شناسایی شرایطی که برای همسر آینده خود فهرست کرده اید، کنید. درگیر شدن در ظواهر، چشم شما را بر روی شناسایی ویزگیهای مورد نظرتان میبندد.
۶. تلاش کنید طرف مقابل تان را بیشتر بشناسید: شناخت بهتر و بیشتر از همسر آینده، میتواند تا حدودی زیادی شما در یک انتخاب مناسب یاری دهد. شما میتوانید در دوران نامزدی و یا در محیطهای اجتماعی، از طریق برقراری ارتباط کلامی و دوستانه، به شناخت بیشتری از طرف مقابل خود دست یابید. توجه داشته باشید که در این گفتگوها نباید وقت خود را با موضوعات غیر اساسی تلف کنید بلکه بهتر است در خصوص مباحثی که برای شما مهم هستند گفتگو کنید تا بتوانید به دید بهتری از طرف مقابل خود برسید.
۷. تصمیم گیری: وقتی مراحل فوق را انجام دادید، احتمالاً با اطلاعاتی مقدماتی از فرد مورد نظر خود مواجه خواید شد که باید آن را در کنار هم قرار دهید و با معیارهای خود به سنجش بکشید. احتمالاً با این سنجش به یک نقطه نظر مشخص اولیه خواهید رسید که فرد مورد نظر مناسب شما است یا خیر. این نقطه نظر را برای چند بار، مجدداً بررسی کنید و حتی در صورت لزوم با فرد مطمئنی مشورت کنید. وقتی در خصوص نقاط قوت و ضعف فرد مورد نظر خود به یک جمع بندی نهایی رسیدید، میتوانید تصمیم خود را بگیرید و تاحدودی اطمینان داشته باشید که این تصمیم براساس احساس و بی تجربگی نبوده است.
پیش از این اشاره شد که هر فردی برای ازدواج معیارها و ملاکهایی دارد که به گمان خودش منطقی و اصولی است، اما حقیقت این است که حتی منطقیترین ملاکهای ازدواج هم ممکن است با تصورات اشتباه و باورهای نادرست ترکیب شود و چشمها را روی حقایق ببندد. از طرف دیگر گاه فرد ممکن است در موقعیتهایی قرار گیرد که موجب میشود فرد نتواند معیارهای درست و نادرست را از یکدیگر بازشناسد و انتخاب درستی انجام دهد. در ادامه با برخی از این معیارهای نادرست در انتخاب همسر آشنا میشویم. بسیاری از افراد به واسطه ارتباطات کوتاهمدت یا بلندمدت دوران آشنایی ممکن است احساس کنند آنچنان که باید و شاید یکدیگر را شناخته و از روحیات و خلقیات هم مطلع شدهاند و میتوانند جواب مثبت خود را به خانوادهها اعلام کنند، اما براستی شناخت شما کافی است؟ به نظر کارشناسان، ازدواج با یک فرد، ازدواج با کل وجود او و همه ابعاد زندگی اوست. حال، شناختهای چند جلسه خواستگاری یا شناختهای کافیشاپی، رستورانی و... فقط شناختهای کلیشهای غیرجدی هستند که محدود به چند بعد شخصیت فرد میشود و دیگر ابعاد اصلی شخصیت وی را پنهان نگه میدارد و حقیقت وجود او را افشا نمیکند. پس هرگز برای یک ازدواج خوب و موفق، نمیتوان به شناخت از شخصیت مجازی که عموما تفاوت بسیاری با شخصیت حقیقی دارد، بسنده کرد؛ این نوع آشنایی، پاسخگوی شناخت درست و کامل نیست. شناخت همسر آینده به اندازه شناخت خود اهمیت دارد؛ اگر شناخت درست و کاملی از فرد مورد نظرتان ندارید، هرگز برای ازدواج عجله نکنید. شما میتوانید برای شناخت بیشتر از افراد مورد اطمینان کمک بگیرید و یا با یک روانشناس و یا مشاور در مورد شخصیت فرد مورد نظر خود گفتگو کنید تا به یک شناخت مناسبتر برسید. گاه پیش میآید که ما فردی مواجه میشویم که برخی از ویژگیها و معیارهای مورد نظر ما را دارد، اما در یکی دو مورد، بر عکس کاملاً متضاد با معیارهای ماست. درست است که انسان در معاشرت و پیوند طولانی مدت با یکدیگر ممکن است تغییر کنند، اما برخی از ویژگیهای شخصیتی انسان ممکن هست هرگز تغییر نکند. برای مثال با فردی مواجه میشوید که بسیار برای شما جذاب است، اما شخصیتاً آدمی عصبی و به اصطلاح از کوره در میرود. با وجود این تصمیم دارید دل به دریا بزنید و با او ازدواج کنید و با خود میاندیشید بعدترها ممکن است همین تفاوتها به جذابیتهای زندگی شما تبدیل شود یا به این امید که بعد از شروع زندگی، بتوانید با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را برطرف کرده و تغییرش دهید. اما باید یادتان باشد تا زمانی که فردی نخواهد و خود انگیزه به تغییر نداشته باشد، شما نمیتوانید او را مجبور به تغییر کنید و در چنین حالتی نه تنها زندگی شما جذابتر نخواهد شد بلکه بدتر از حد تصور هم میشود. پس در صورت برخورد با چنین تفاوتهای اساسی، هرگز بی گدار به آب نزنید و قبل از هر تصمیمی خوب شرایط را بسنجید. حتماً تا حالا اصطلاح «عشق در یک نگاه» را شنیده اید و داستان ها، فیلمها و حتی تجربههای شخصی زیادی را درباره آن شنیده و دیده اید. در اینجا قصد نداریم تا در مورد صحت و سقم این موضوع حرف بزنیم، اما میخواهیم این مطلب را تأکید کنیم که بسیار مشاهده میشود که جوانان نخستین برخوردهای خود را به این موضوع پیوند میدهند و با سرعتی باور نکردنی درگیر یک احساس عاطفی کاذب میشوند. به عبارت بهتر در بسیاری موارد افراد ممکن است برای مثال تحت تأثیر قرار گرفتن در برابر یک زیبایی ظاهری و یا شخصیت متفاوت را به «عسق در یک نگاه» نسبت دهند و بر همین اساس بخواهند تصمیم بگیرند. اندک نیستند دختران و پسرانی که با یک نگاه یا یک آشنایی کوتاهمدت، یک دل نه صد دل عاشق و شیدای هم شده و به گمان آن که نیمه گمشدهشان را پیدا کردهاند، بدون توجه به معیارهای اساسی و حتی با وجود مخالفت خانوادههایشان تصمیم به ازدواج گرفته و بر سر سفره عقد نشستهاند؛ اما بعد از گذشت اندک زمانی و گاه حتی تا زیر یک سقف نرفته از انتخابشان پشیمان شده اند؛ بنابراین مواظب هیجانات زودگذر و موقتتان باشید؛ هیجانات مثبت یا منفی، مولفهای هستند که میتوانند شما را در انتخاب همسفر زندگیتان دچار اشتباه کنند. برای رفع این حالت و فروکش کردن احساسات تند و تیزتان، توصیه میکنیم اندکی صبر و خویشتنداری کنید. وقتی یک جوان به سن ازدواج میرسد، معمولاً صحبتهای اطرافیان درباره این موضوع نیز آغاز میشود. حرفهایی از جمله چرا ازدواج نمیکنید؟ دیگر وقت ازدواج است و یا اینکه هم سالان تو ازدواج کرده اند، ولی تو هنوز مجرد هستی. اگر شما از سوی خانواده و یا حتی اطرافیان خود در خصوص ازدواج تحت فشار هستید و یا شاید هم به همسالان متأهل خود حسادت میکنید، خود را در چاه نیندازید و براساس چنین فشارهایی همسر آینده خود را انتخاب نکنید. چنین انتخابهایی اغلب بر مبانی معیارهای درستی صورت نمیگیرند و نه تنها شما را از فشار نمیرهاند بلکه ممکن است شما را گرفتار فشار بزرگتری نیز بکند؛ بنابراین در این شرایط، عقل سلیم حکم میکند از هر اقدامی در زمینه ازدواج صرفنظر کنید، چون ضریب خطا در این نوع انتخابها تا حد زیادی بسیار بالاست.معیارهای نادرست در انتخاب همسر
۱. نداشتن شناخت کافی و مناسب
۲. امید به تغییر در آینده
۳. انتخاب هیجانی
۴. فشارهای اطرافیان