با قشنگ ترین کلمات انگلیسی آشنا شوید

آیا به دنبال لیستی از کلمات زیبا در زبان انگلیسی هستید؟ احتمالاً اولین مرحله این است که به ذهن خود رجوع کنید و ببینید چه کلماتی را می شناسید؛ اما قطعاً شما به همه کلمات انگلیسی واقف نیستید. بنابراین نمی توانید خودتان به تنهایی تمام این کلمات را پیدا کنید. از طرفی این زیبایی هم سلیقه ای است و شاید یک کلمه از نظر شما زیبا باشد و از نظر دیگری خیر. به همین دلیل در این قسمت قصد داریم برخی از این کلمات زیبای انگلیسی را به شما معرفی کنیم.

زیباترین کلمات انگلیسی به نظر شما چه کلماتی هستند؟ شاید آوا و صدای بعضی از کلمات برایتان جذاب باشد یا شاید بیان یک کلمه شما را یاد یک چیز زیبا بیاندازد. پس هیچ کس نمی تواند در مورد یک کلمه زیبا با دیگری به توافق نظر برسد برای همین ممکن است تمام کلمات زیبا در یک لیست جای نگیرد اما در کل لیست تایید شده توسط خود صاحبان زبان انگلیسی را به عنوان قشنگ ترین کلمات در این بخش خواهید خواند.

کلمات زیبا در رابطه با ظاهر و احساسات

1. aesthetic :ظاهر رضایتبخش
2. ambivalence :احساسات و عواطف پیچیده
3. demure :متواضع
4. diaphanous :ظریف، سبک
5. dissemble :پنهان کردن احساسات واقعی
6. ebullience :سرشار از انرژی
7. effervescent :خوشحال، فعال
8. ethereal :روحانی، متعلق به دنیای دیگر
9. evanescent :محو شدن، زودگذر
10. evocative :مهیج احساسات قوی ذهن
11. exhilaration :حس شادی زیاد
12. felicity :احساس شادی
13. glamorous :جذاب
14. gossamer :خالص، ظرافت ظاهری
15. halcyon :آرام، آرامش بخش
16. jubilation :احساس لذت
17. languor :خستگی، رخوت ناش از افسردگی
18. lassitude :سستی، رخوت
19. love :احساس محبت زیاد
20. lyrical :ابراز زیبای احساسات
21. photogenic :خوش عکس
22. rejuvenated :احساس طراوت و تازگی
23. scenic :ظاهر دوست داشتنی
24. sprightly :پر انرژی
25. vigorous :ظاهری سالم و قوی

کلمات زیبا مرتبط با حرکت، جنبش یا صدا

کلمات زیادی وجود دارند که از طریق آن ها می توانید چگونگی حرکت یا صدای یک جسم را شرح دهید.

1. balletic :اقدامات دلپذیر و مطبوع
2. crescendo :اوج بلندی صدا
3. deft :اقدامات همراه بامهارت
4. dulcet :صدای گوش نواز
5. euphonious :خوش صدا، دلپذیر، صدای رضایت بخش
6. fugacious :ناپدید شدن بعد از مدت زمان کوتاه
7. gesticulate :نشان دادن معنای کلمات با ژست و حرکت بدون ادای کلمه
8. hullabaloo :بحث کردن با صدای بلند یا فریاد زدن
9. lamprophony :صحبت کردن با صدای بلند و تلفظ صحیح کلمات
10. lilt :کلام موزون
11. lissome :نرم، انعطاف پذیر، چابک
12. lithe :لاغر اندام، قابل انعطاف، تاشو
13. mellifluous :صدای رضایت بخش
14. mondegreen :شنیدن اشتباه یا تفسیر اشتباه متن یک شعر
15. murmurous :چیزی شبیه به زمزمه کردن
16. nimble :سریع، حرکت آسان، جهت یابی سخت
17. onomatopoeia :استفاده از صدایی که یک نام را شکل می دهد، صدا واژه، نام آوا
18. percussive :صدای اسباب های ضربی مثل دنبک و طبل
19. resounding :صدایی که تکرار می شود
20. ripple :حرکت یا موج کوتاه
21. saunter :آهسته راه رفتن
22. susurrous :نجوا، صدای آرام و ملایم
23. thunderous :صدای خیلی بلند
24. tintinnabulation :به صدا در آمدن زنگ
25. wafture :حرکت دست، سیگنال های دست

کلماتی برای نشان دادن معنا و مفهومات منفی یا تاریک

بعضی از کلمات زیبا هستند اما معنای منفی دارند که در این قسمت با آن ها آشنا خواهید شد.

1. abomination :چیزی فاسد
2. beleaguer :ایجاد خطر یا سختی
3. brood :افکاری عمیق در مورد چیزی منفی
4. desuetude :چیزی که خیلی وقت است از آن استفاده نمی شود، ترک، عدم استعمال
5. desultory :بی قاعده، درهم برهم، نامربوط، بی هدف
6. elision :کنار گذاشتن چیزی، حذف
7. furtive :آب زیرکاه
8. gambol :پرش, جست و خیز، بازیگوشی کردن
9. imbroglio :وضعیت به هم ریخته و پیچیده
10. indoctrinate :مجبور کردن افراد برای پذیرفتن چیزی بدون سوال یا انتقاد
11. insinuate :اشاره کردن به چیزی بد بدون به زبان آوردن آن
12. insouciance :بی قیدی، بی اعتنایی
13. inured :گیر افتادن در جریانات منفی
14. labyrinthine :گیج کننده، پیچیده
15. malefactor :فردی که اقدامات شوم انجام می دهد، جنایتکار
16. nemesis :الهه انتقام
17. pugnacious :جنگجو، ستیزه گر
18. pyrrhic :پیروزی و برد پر ضرر و زیان
19. sorcery :استفاده از جادوی سیاه
20. subterfuge :حیله، طفره
21. surreptitious :خرافات
22. trickery :فریبنده از روی عمد
23. untoward :بد, نامناسب
24. woebegone :ناراحت، بیچاره

کلمات غیر معمول با معنای زیبا

بعضی از مفاهیم با معنای زیبا در موارد نادری استفاده می شوند که جزو کلمات غیر معمول محسوب می گردند.

1. ailurophile :کسی که عاشق گربه هاست
2. chatoyant :برق حاصل از چشم گربه در تاریکی
3. cynosure :مرکز جاذبه، تحسین و توجه
4. defervescence :برگشت به حالت طبیعی دمای بدن بعد از تب
5. denouement :پایان یک داستان
6. efflorescence :ثمره، شکوفایی، نتیجه
7. embrocation :روغن مالی یا شست و شو
8. ephemeral :کوتاه مدت
9. moiety :بخشی از، نصف
10. offing :قسمتی از دریا که از زمین دیده نمی شود و در فرای افق است.
11. palimpsest :چیزی که تغییر کرده اما اثراتی از شکل اورجینال و اصلی آن باقی مانده است
12. panegyric :سخنرانی یا مستند از یک فرد مفتخر
13. panoply :مجموعه ای از سلاح های کامل
14. penumbra :قسمت سایه بین مکانهای پر از نور
15. peripatetic :مسافرت مداوم از یک محل به محل دیگر
16. petrichor :بوی خوشایند بعد از اولین بارش باران
17. propinquity :نزدیک بودن به چیزی
18. quintessential :نمونه های از نمایش عالی و ایده آل
19. redolent :یادآور چیزی دیگر
20. riparian :ساحل رودخانه یا یک جریان آب
21. sempiternal :پر استقامت
22. serendipity :خوش شانسی
23. ulotrichous :موی فر و حجیم
24. vestigial :رد پا و اثر
25. wherewithal :قدرت

همه این کلمات زیبا داخل دیکشنری به صورت دسته بندی شده قرار نگرفته اند که بعضی از آنها شامل موارد زیر است:

1. bucolic :جنبه های رضایت بخش، سبک زندگی روستایی
2. bungalow :داستان یک خانه با دالان بزرگ
3. conflate :ترکیب چند چیز با یکدیگر
4. dalliance :درگیری عاطفی
5. elixir :کیمیا
6. emollient :نرم کننده پوست
7. epiphany :بینش یا فهم ناگهانی
8. erstwhile :سابق، پیشین
9. forbearance :به تاخیر انداختن چیزی، شکیبایی
10. harbinger :سیگنالی برای دسترسی به چیزی دیگر
11. imbue :رسوخ کردن
12. incipient :چیزی در مراحل اولیه
13. ineffable :ناتوانی در شهر دادن در قالب کلمات
14. ingenue :خانم بی گناه و پاک
15. lagniappe :کمی اضافه تر
16. lagoon :آب باریکه که از بدنه اسیاب جدا شده است
17. leisure :اوقاتی فارغ از هرگونه اجبار یا وظیفه
18. panacea :راهکاری برای هر چیز
19. penultimate :یکی مانده به آخر
20. plethora :مقدار زیاد
21. scintilla :مقدار کم
22. summery :آب و هوای خیلی گرم شبیه آب و هوای تابستانی
23. sumptuous :مجلل، گران، عالی
24. talisman :خوش یمن