بهاره افشاری، بازیگر نمایش «احتمالات» میگوید پیوستنش به تمرینات اثر تازه علی شمس و دیدن آن حجم از تسلط بر بدن و بیان و به گفته او شور و دیوانگی دیگر بازیگران موجب شد از خود بپرسد به عنوان یک بازیگر در این سالها با خود چه کرده است؟!
بهاره افشاری، بازیگر نمایش «احتمالات» میگوید پیوستنش به تمرینات اثر تازه علی شمس و دیدن آن حجم از تسلط بر بدن و بیان و به گفته او شور و دیوانگی دیگر بازیگران موجب شد از خود بپرسد به عنوان یک بازیگر در این سالها با خود چه کرده است؟!
ماجرایی که با پیشنهاد بازی در نقش آقامحمدخان قاجار شروع شد
بهاره افشاری، در توضیح این که پروسه انتخابشدنش برای بازی در نمایش «احتمالات» چگونه بود، میگوید: «من و علی شمس پیش از این کار مشترکی با هم انجام داده بودیم؛ مستندی که من ساختم و «سریک» نام داشت و علی نویسنده آن بود.»
او ادامه میدهد: «یک سال پیش از شروع تمرین نمایش «احتمالات»، سال ۱۳۹۷، روزی، علی شمس، کاملا اتفاقی به من گفت قرار است نقش آقامحمدخان قاجار را بازی کنی و من هم فکر کردم شوخی بامزهای است و گفتم بازی میکنم. این ماجرا مسکوت ماند و یک سال گذشت که علی به من زنگ زد و گفت بیا، میخواهیم تمرین را شروع کنیم! و وارد پروسه روخوانی و تمرین شدیم.»
هیچ بازیگری، حتی سوپراستار، عامل فروش هیچ کاری نیست
افشاری در پاسخ به این سوال که آیا با این حرف موافق است که انتخابشدنش برای بازی در «احتمالات» در گام نخست به علت چهره شناختهشده بودن و تاثیرش بر میزان فروش کار بوده است یا خیر، میگوید: «من فکر میکنم اینگونه نیست. درواقع برخلاف شما، فکر میکنم امروز، بازیگرانی بالاتر از ما، در درجاتی عالیتر، وقتی روی صحنه یا جلوی دوربینِ کاری میروند که کار خوبی نیست، باز هم آن کار دیده نمیشود. من به عنوان یک بازیگر قاطعانه میگویم و پایش هم میایستم که در سینما، تئاتر و شبکه نمایش خانگی، بازیگر، حتی بازیگر سوپراستار به هیچ عنوان، عامل فروش و دیده شدن کار نیست. ممکن است در حد دو روز، سه روز و... موجب ایجاد فضایی تبلیغاتی حول آن کار شود اما نه بیشتر و اگر آن کار به لحاظ کیفی در جای درستی نباشد، تو، نمیتوانی باعث فروش آن و دیده شدنش شوی. من معتقدم در ایران، چندین سال است که هیچ بازیگری دیگر به تنهایی این قدرت را ندارد که کاری را نجات دهد.»
قاطعانه میگویم که در سینما، تئاتر و شبکه نمایش خانگی، بازیگر، حتی بازیگر سوپراستار به هیچ عنوان، عامل فروش و دیده شدن کار نیست
افشاری با بیان این که «این شوخی بزرگی است که بگوییم اگر امروز سایت فروش بلیت را باز کردیم و به فاصله ۲۴ ساعت، بلیت چهار روزِ دو اجرایی تمام شد به خاطر من! یا این یا آن! بوده است»، ادامه میدهد: «نه! اصلا اینگونه نیست. بحث من هم اصلا در مورد کار علی شمس نیست و این به نظرم در مورد هر کاری صادق است.»
او با اشاره به این که «واقعیت این است که بازیگران به خاطر جایگاه خودشان ممکن است در این حد شفاف، مانند من، در مورد این موضوع صحبت نکنند و بگویند ما بازیگریم و به خاطر ماست که تماشاگر میآید» میافزاید: «اما من سعی میکنم این توهم را نداشته باشم. من معتقدم هرگز بازیگر عامل فروش نیست. اگر در جای درستی قرار بگیرد میتواند به بهتر دیدهشدن آن کار کمک کند اما نمیتواند به تنهایی عامل فروشش باشد یا سطح کیفی کار را بالا ببرد در حالی که کلیت کار اشتباه است.»
به عنوان یک بازیگر با خودم چه کردهام؟!
از بهاره افشاری میپرسیم با توجه به درخشش امروزش روی صحنه نمایش «احتمالات»، در طول تمرین چه گذشت و این پروسه چگونه طی شد و او میگوید: «گمان میکردم این حرفها را چندین سال دیگر، وقتی مسیری که سه، چهار سال است دنبال میکنم، به ثمر نشست بگویم اما خوشحالم که تجربه حضور در «احتمالات» آنقدر قوی بوده است که امروز میتوانم در مورد این موضوع صحبت کنم.»
او ادامه میدهد: «روز اولی که به تمرین «احتمالات» پیوستم، این را کاملا صادقانه میگویم، وقتی پا به پلاتو گذاشتم با حجمی از انرژی مواجه شدم که ترسیدم و تلاش کردم انصراف دهم اما میل قلبیام به تغییر، اجازه این کار را به من نداد.»
افشاری با اشاره به این که «من با موقعیتی مواجه شدم که موجب شد از خودم بپرسم در این سالها چه کردهام؟!»، توضیح میدهد: «من با تسلط عجیبی بر بدن و شور و دیوانگی غریبی مواجه شدم.»
در تمرین نمایش «احتمالات» هر روز با چنان تسلط عجیبی بر بدن و شور و دیوانگی غریبی مواجه میشدم که موجب میشد از خود بپرسم در این سالها به عنوان یک بازیگر با خودم چه کردهام؟!
او میافزاید: «از علی شمس خواهش کردم در روزهای نخست تمرین حضور کمرنگتری داشته باشم و بچهها را ببینم و وقتی نگاه میکردم هر روز با چیزی مواجه میشدم که موجب میشد از خود بپرسم در این سالها به عنوان یک بازیگر با خودم چه کردهام؟! و این در حالی بود که من همیشه ورزش میکردم، همیشه سعی میکردم بر بدن و بیانم مسلط باشم اما باز با چیزی مواجه شدم که در مقابلش بسیار کم بودم و باید تلاش بسیاری میکردم تا خودم را به سطح این گروه برسانم و این بسیار ترسناک بود.»
افشاری توضیح میدهد: «امروز بازی مرا روی صحنه نگاه میکنید و لبخند رضایت میزنید اما آن روز برای منی که به قول شما اسمی داشتم و وارد جمعی شده بودم، همهچیز خیلی ترسناک بود و من فقط باید تلاش میکردم اولا به آن سطح برسم و ثانیا آن سطح را رد کنم تا به چیزی برسم که علی شمس به عنوان کارگردان کار از من میخواست و ترسناکتر این بود که کارگردانِ کار، رفیق صمیمی من بود و اصلا با من شوخی نداشت و من ممکن بود در پروسه تمرین، این رفاقت را از دست بدهم. پس وارد چالشی شدم که برایم بسیار بزرگتر از حجم ذهنم بود.»