حسین امیرعبداللهیان، دیپلمات خوش قد و قامتی است که زمانی معاون ظریف در دولت روحانی بود و حالا وزیر خارجه دولت رئیسی است.
او با کمک معاون خود باقری کنی، مذاکرات در وین را پیش میبرد و در تازهتزین اظهاراتش گفته، به حصول توافق نهایی خوشبین است. اما راز این خوش بینی با وجود صراحت آمریکاییها به عدم همراهی در موضوع خروج سپاه از فهرست تحریمها، چیست؟
حسین امیرعبداللهیان دیپلمات ۵۷سالهای است که در گذشته دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی و مدیرکل امور بینالملل مجلس شورای اسلامی از دوره ریاست علی لاریجانی تا دورهٔ ریاست محمدباقر قالیباف بودهاست.
همچنین وی دبیرکل دبیرخانهٔ دائمی کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضهٔ فلسطین و مدیر مسئول فصلنامهٔ گفتمان راهبردی فلسطین است و سابقهای طولانی در رسیدگی به پروندههای منطقهای دارد.
آنطور که فایل صوتی منتشر شده از محمدجواد ظریف نشان میدهد، حتی در زمانی که امیرعبداللهیان از ترکیب معاونان وزارت خارجه خارج شده بود، بازهم مسئولیت پیگیری پروندههایی مانند جنگ یمن را برعهده داشت.
حسین امیرعبداللهیان در دورهٔ وزارت علیاکبر صالحی در دولت احمدینژاد به عنوان معاون وزیر خارجه منصوب گشت که در سه سال اول وزارت محمدجواد ظریف هم در این سمت ابقا شد. وی مشاور سیاسی ظریف و استاد دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه نیز بودهاست.
برکناری او از سمت معاونت عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه و انتصابش به عنوان سفیر ایران در عمان، توسط محمدجواد ظریف با انتقاداتی از سمت جریان اصولگرا همراه بود که وی حاضر به پذیرش این سمت نشد.
آن موقع شایعه شد که این دیپلمات که سفیر ایران در کشورهای مختلف منطقه بوده، به دلیل فشارهای ریاض از معاونت دستگاه دیپلماسی کنار گذاشته شده است.
امیرعبداللهیان به دلیل همراهی با دولتهای خاتمی، احمدینژاد، روحانی و رئیسی و نیز حضور در کنار چهرههای دیگری مانند لاریجانی و قالیباف در مجلس، عملا تنها دیپلماتی است که با تمامی طیفهای سیاسی راستگرا همراهی کرده و حالا وی در میانه این جریانات سیاسی، مذاکرات سخت و پیچیده وین را پیش میبرد. مذاکراتی که فردی مانند سعید جلیلی چندان موافق تداوم آن نیست.
اگر امیرعبداللهیان موفق به احیای برجام شده و تحریمها را بردارد، محبوبیت او در افکارعمومی بالا خواهد رفت و او مانند محمدجواد ظریف، چهره محبوب دولت خواهد شد و شاید بتواند پس از دوره دوم رئیسی، مدعی کرسی ریاست جمهوری به واسطه پشتیبانی جریانات سیاسی اصولگرا شود. شاید به همین خاطر باشد که در میانه دولت روحانی آنگاه که ظریف استعفا داد، گزینه اصلی برای جایگزینی او کسی نبود جز حسین امیرعبداللهیان.
امیرعبداللهیان به دلیل همراهی با دولتهای خاتمی، احمدینژاد، روحانی و رئیسی و نیز حضور در کنار چهرههای دیگری مانند لاریجانی و قالیباف در مجلس، عملا تنها دیپلماتی است که با تمامی طیفهای سیاسی راستگرا همراهی کرده و حالا وی در میانه این جریانات سیاسی، مذاکرات سخت و پیچیده وین را پیش میبرد
حسین امیرعبداللهیان در سال ۱۳۴۳ در دامغان متولد شد. او در هفت سالگی پدرش را از دست داد و مسئولیت اداره زندگی آنها بر دوش مادر و برادر بزرگش افتاد. او در سال ۱۳۷۳ ازدواج کرد که حاصل ازدواج آنها یک دختر و پسر میباشد.
امیرعبداللهیان برخلاف برخی دیگر از دیپلماتهای اصولگرا، بهجای سوابق نظامی، ریشهای دانشگاهی دارد. او دارای مدرک کارشناسی روابط دیپلماتیک از دانشکده وزارت امور خارجه (۱۳۷۰)، کارشناسی ارشد روابط بینالملل از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران (۱۳۷۵) و دکترای روابط بینالملل از دانشگاه تهران است.
با این حال آنچه او را از جریان نیویورکیهای وزارت خارجه متمایز میکند، نزدیکیاش به فرماندهان نظامی است.
وی به علت دو دهه مسئولیت در وزارت خارجه بهخصوص در پست عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه ایران ارتباط نزدیکی با سردار شهید حاج قاسم سلیمانی داشت. زمانی که سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس میشود و عبداللهیان کارشناس عراق در وزارت خارجه بودهاست.
در جریان تحولات عراق در سال ۲۰۰۳ با سرنگونی صدام مسئول پرونده عراق در وزارت خارجه میشود.
گفته شده، سردار سلیمانی بعد از هماهنگیهای کلان برای پیگیری امور مرتبط شخصاً با وی تماس میگیرد. امیر عبداللهیان بعدها عنوان میکند که این روحیه سردار سلیمانی او را شیفته خودش کردهاست.
وی در ملاقات با هیئتها و مقامات اروپایی گفته بود که شما باید از جمهوری اسلامی و شهید سلیمانی تشکر کنید زیرا سردار سلیمانی به صلح و امنیت جهانی کمک کردهاست. اگر جمهوری اسلامی نبود ایستگاههای مترو و مراکز تجمع شما در بروکسل و لندن و پاریس امنیت نداشت. وی معتقد است اگر شهید سپهبد سلیمانی نبود کشورهای بزرگ منطقه تجزیه میشدند.
البته سابقه امیرعبداللهیان در پروندههای مهم دیپلماتیک، محدود به مذاکرات وین نیست. وی سال ۱۳۸۶ در نشست سه جانبه ایران-آمریکا-عراق که در بغداد برگزار شد سرپرست تیم مذاکره کننده ایرانی بود.
این نشست با هدف تأمین امنیت عراق به درخواست آمریکاییها که شرایط عراق را خطرناک خوانده بودند برگزار شده بود و عملا، اولین مذاکره رسمی و مستقیم ایران و آمریکا پس از انقلاب بود. شاید همین سابقه باعث شده که حالا آمریکاییها امیرعبداللهیان را برای مذاکره مستقیم بر سر برنامه هستهای کشورمان بار دیگر دعوت کنند تا شاید تجربه مثبت توافق دوطرف در عراق این بار در وین تکرار شود.
در آن دوره، حضرت آیتالله خامنه ای اجازه داده بودند بخاطر شرایط عراق و درخواستی که دولت عراق کردهاست، ایران فقط در موضوع عراق در این مذاکرات حضور پیدا کند. البته این مذاکرات پس از سه جلسه بدون نتیجه ناکام ماند. عبداللهیان بعدها دربارهٔ این مذاکرات گفته بود آمریکاییها وقتی حرف منطقی را میشنیدند و پاسخ منطقی نداشتند، صحنه را خالی میکردند.
در ابتدای مذاکرات آمریکایی فکر میکردند باید دستور جلسه را آنها تعیین کنند اما جمهوری اسلامی این اجازه را به آنها نداد و مقرر شد دستور جلسه با توافق طرفین تعیین شود. این روند، شبیه به همین فرآیندی است که در دوره دوم مذاکرات وین در دولت رئیسی در حال طی شدن است.