سرمربی تیم ملی والیبال بانوان کشورمان از عدم موفقیت مربیان ایتالیایی که در فوتبال حضور داشتهاند و همین طور برنامههای زنان والیبالیست برای رشد و توسعه صحبت کرد.
دی ماه امسال بود که فدراسیون والیبال گام بزرگی برای زنان برداشت و با الساندرا کمپدلی مربی ایتالیایی قرارداد بست. مربیای که 15 سال رشته هاکی ورزش حرفهای انجام داده و بعد از آشنایی با همسرش به والیبال آمده است. او هدفهای بزرگی در سر دارد و زنان ایرانی را بسیار باارزش و بافرهنگ میداند و براین باور است میتوان با تلاش والیبال ایران را به دنیا شناساند آن هم نه در بخش مردان بلکه زنان.
دلایل ناکامی مربیان ایتالیایی بزرگ از جمله آندره آ استراماچونی در استقلال را میداند و میگوید برای موفقیت باید از فرهنگ آن کشور شناخت داشت. نیاز به زمان دارد تا بتواند هم به شناخت از والیبال زنان برسد و هم اینکه ایران را برای رویدادهای پیش رو در سال جدید آماده کند.
* ایران مردم خونگرمی دارد
* رانندگی در ایران دارای هرج و مرج است
* رفتار ایتالیایی در ایران اشتباه است
* 15 سال حرفهای هاکی کار کردم
* بازیکنان ایرانی قوی و با اراده هستند
* هرکاری میکنیم تا دنیا والیبال زنان ایران را بشناسد
* علی دایی را نمیشناسم
* مردم ایران و ایتالیا از نظر قیافه شبیه بهم هستند
* جایگاه مهم زنان در ایران نسبت به ایتالیا بیشتر است
متن کامل گفتوگو با الساندرا کمپدلی را در زیر میخوانید:
وقتی پایتان را به خاک ایران گذاشتید چه چیزی در ذهنتان داشتید و حستان چه بود؟
اولین چیزی که به آن فکر میکردم این بود وارد کشوری شدهام که مردم خونگرمی دارد و تلاش من این بود احساس کنم خانه خودم است با فرهنگی متفاوت. زبان مهمترین موضوع است و فهمیدن آن اما در حالت کلی ایران فرهنگی متفاوت با کشورم ایتالیا دارد.
درباره خونگرمی مردم ایران صحبت کردید، مربیان ایتالیایی زیادی در ایران حضور داشتند، چقدر با فرهنگ ایران آشنا بودید و با این مربیان برای حضور در ایران صحبت داشتید مانند ولاسکو که با او هم همکاری داشتهاید.
من قبل از آمدن به ایران با بازیکنان شاغل در ایتالیا ملاقات داشتم و درباره خونگرمی ایرانیها شنیده بودم. غیر از مشورت با ولاسکو از طریق بازیکنان ایرانی شناخت تقریبی داشتم. قبل از آمدن به ایران به خودم اجازه ندادم ایدهای درباره این کشور داشته باشم و گفتم خودم باید ببینم. اشتیاق و اراده آمدن به ایران در من بسیار زیاد بود البته در ابتدا فکر میکردم همه چیز راحت باشد اما الان میبینم به زمان نیاز دارم. من در ایتالیا فردی مستقل بودم اما در اینجا به همه وابسته هستم به همین دلیل کار کمی برایم سخت میشود به عنوان مثال در خصوص زبان و رانندگی به افراد دیگر نیاز دارم که این مدل من نیست چون من بسیار مستقلم. این مسائل به زمان نیاز دارد و کم کم حل میشود، حتی در خصوص اینکه خودم بتوانم به هر جایی که دوست دارم بروم.