«وزن غیر قابل تحمل استعداد عظیم» (The Unbearable Weight of Massive Talent) داستان بازیگری است که همۀ استعداد‌های بازیگریش را باید در زندگی واقعی برای انجام یک ماموریت مهم و خطرناک به کار بگیرد. در این کمدی مفرح و درخشان، نیکلاس کیج نقش «نیکلاس کیج» را بازی میکند.
نیکلاس کیج بازیگر عجیب و خاصی است. او هم برای بازی‌های درخشانش در فیلم‌های جدی ستایش شده و هم در قلمرو فیلم‌های تلویزیونی کم‌کیفیت برای خودش نام و آوازه‌ای دارد. شاید در طی سال‌ها هیچ بازیگری به اندازۀ او باعث شکل گرفتن نظرات موافق و مخالف نشده باشد. چیزی که مسلم است این است که او بازیگر پرکار و خاطره‌انگیزی است که هنوز تودۀ تماشاچیان را به خودش جذب میکند و می‌تواند با انرژی خالص و کاریزمای خاصی که دارد حتی کم‌بودجه‌ترین فیلم‌های مستقل را به فیلم‌هایی پرفروش تبدیل کند.
یک نکتۀ مهم دیگر در مورد نیکلاس کیج این است که او انگار دقیقا می‌داند عموم مردم چه می‌خواهند. او بازیگری بسیار منعطف است که بر حسب انتظار مخاطب، در فیلم‌هایی کاملا متفاوت و در قالب شخصیت‌هایی کاملا متضاد بازی میکند. همین نکته باعث شکل‌گیری ایدۀ عجیب و غریب و جذاب فیلم «وزن غیر قابل تحمل استعداد عظیم» شده است.
کیج در این فیلم نقش یک نسخۀ خیالی از خودش (به اسم نیک کیج) را بازی میکند. نیک کیج بازیگر معروفی است که بر حسب اتفاق وارد یک ماجرای امنیتی و مافیایی می‌شود. سراسر فیلم پر است از ارجاعاتی به شخصیت‌ها و دیالوگ‌های نیکلاس کیج در فیلم‌های پرشمار قبلی‌اش. هر کسی با هر سلیقه‌ای در این فیلم یک چیز دوست‌داشتنی برای خودش پیدا خواهد کرد و از این جهت باید گفت این قطعا یکی از مفرح‌ترین فیلم‌های امسال است. این فیلم که تام گورمیکن کارگردانی و نویسندگی آن را بر عهده داشته است، مثل نامۀ عاشقانه‌ای است که یک هوادار خوش‌ذوق برای نیکلاس کیج نوشته باشد. ژانر فیلم یک چیزی بین کمدی‌های هالیوودی، فیلم‌های مهیج جاسوسی و درام‌های مربوط به دوستی و رفاقت است. بازی‌های درخشان و ترکیب فوق‌العادۀ نیکلاس کیج و پدرو پاسکال هم یکی از مهم‌ترین نقاط قوت فیلم است. داستان فیلم از این قرار است که نیک کیج در کار بازیگری‌اش با رکود مواجه شده و دنبال این است که با جلب نظر کارگردان‌های مشهور، نقش خوبی به دست بیاورد که دوباره نام او را سر زبان‌ها بیاندازد. دختر او و همسر سابقش از خودشیفتگی و سبک خاص زندگی او به ستوه آمده‌اند و ولخرجی و بریز و بپاش‌های همیشگی‌اش باعث شده که کلی بدهی هم داشته باشد. یک روز مدیر برنامه‌های نیک به او پیشنهاد میکند که در جشن تولد یکی از هواداران ثروتمندش در مایورکای اسپانیا شرکت کند و به ازای هر روز اقامتش در آنجا یک میلیون دلار دستمزد بگیرد. معلوم است که نمی‌شود این پیشنهاد را رد کرد. این میلیونر اسپانیایی نامش خاوی (پدرو پاسکال) است و علاقۀ زیادی به سینما دارد. نیک وقتی با خاوی ملاقات میکند می‌بیند که علائق مشترک زیادی با او دارد و به همین خاطر رابطۀ خیلی صمیمانه‌ای بین آنها شکل می‌گیرد. اما در همین احوال دو مامور امنیتی به نیک اطلاع می‌دهند که خاوی در واقع رئیس یک باند مافیایی است و در حال حاضر یک دختر نوجوان را به دلایل سیاسی ربوده و مخفی کرده است. ماموران از نیک می‌خواهند که با آنها همکاری کند. حالا نیک باید همان قهرمانی باشد که در فیلم‌هایش بوده؛ او باید از استعداد‌های مختلف و چندوجهی خودش برای نجات دادن دختر استفاده کند. نیک برای اینکه بتواند بیشتر در این محل بماند به خاوی پیشنهاد میکند که با هم روی یک فیلمنامه کار کنند. این کار نوشتن فیلمنامه هم مثل کل داستان فیلم پر از ارجاع به کارنامۀ بازیگری نیکلاس کیج است. جادوی بازیگری کیج را در ارتباط او با خاوی می‌شود دید؛ او عاشق شخصیت خاوی است و در عین حال باید به نوعی در مقابل او بایستد. کیج این تضاد را در ظریف‌ترین حرکات صورتش و در لحن دیالوگ‌هایش به طنزآمیزترین و دوست‌داشتنی‌ترین شکل ممکن ارائه کرده است. در طول فیلم نیک گاهی با «نیکی» رو به رو می‌شود که شبح جوانی‌های اوست و مثل یک جور شیطان وسوسه‌گر دائما با نیک جر و بحث میکند که مبادا پایش را از مسیر شهرت و ستاره بودن بیرون بگذارد. این صحنه‌ها علاوه بر اینکه دیالوگ‌های خیلی خنده‌داری دارند، از جهت استفادۀ فوق‌العاده از جلوه‌های ویژه برای جوانتر کردن صورت کیج هم واقعا چشمگیر هستند. «وزن غیر قابل تحمل استعداد عظیم» در مجموع فیلمی خاص و فوق‌العاده از کار درآمده است که داستان چندلایه، فیلمنامۀ قوی و منسجم، بازی‌های مسحورکننده و حال و هوای بسیار شادی که دارد آن را به اثری به یاد ماندنی برای همۀ سینمادوستان تبدیل خواهد کرد. 
پربیننده ترین‌ها
آخرین اخبار
