هیچ یک از ما که مذاکرات را از نزدیک دنبال کردهایم نمیتوانیم با اطمینان بگوییم که کل روند چگونه پیش خواهد رفت. وزارت امور خارجه آمریکا به خبرنگاران میگوید حصول توافق «نه قریب الوقوع است و نه قطعی» که روشی بوروکراتیک برای گفتن این است که «ما نمیدانیم چه اتفاقی میافتد.»
بیش از یک سال از توافق آمریکا و ایران برای آغاز مذاکرات درباره بازگشت متقابل به برجام میگذرد. این توافق که محصول حدود سه سال مذاکره بین واشنگتن و تهران در دوران دولت اوباما بود یک پیشنهاد مستقیم در خود داشت: در ازای محدود شدن فعالیتهای غنی سازی ایران، ارسال ۹۷ درصد از ذخایر اورانیوم غنی شده ایران به خارج از کشور و اجازه دادن به نظارت بین المللی بیسابقه بر برنامه هستهای ایران از سوی آن کشور، ایالات متحده تحریمهای بانکی، مالی و انرژی را از اقتصاد ایران حذف خواهد کرد.
به گزارش نیوزویک، با این وجود، برجام در واشنگتن بسیار بحث برانگیز بود. گروهی از تندروها به شدت با امضای هرگونه توافقی که منجر به تسلیم کامل ایران نشود، مخالف بودند. برخی از مخالفان مانند «جان بولتون» و «مایک پمپئو» بعدا در دولت ترامپ در سمتهای کلیدی امنیت ملی قرار گرفتند. در ۸ می۲۰۱۸ میلادی، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق آمریکا به طور رسمی خروج ایالات متحده از برجام را به نفع کارزار فشار حداکثری اقتصادی علیه ایران اعلام کرد.
ایده این اقدام همان طور که پمپئو بیان کرد این بود که چنان فشار گزندهای از نظر مالی بر تهران وارد کند که ایران چارهای جز بازگشت به میز براساس شرایط واشنگتن نداشته باشد.
آن چه که ایالات متحده در عوض دریافت کرد دقیقا برعکس آن چیزی بود که بولتون، پمپئو و دیگر حامیان فشار حداکثری با اطمینان پیش بینی میکردند.
بدون شک اقتصاد ایران به دلیل تحریمها وارد رکود شد (صادرات نفت خام ایران بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ میلادی بیش از ۷۵ درصد کاهش یافت). هم چنین، بدون شک دولت ایران با حداکثر مقاومت به کارزار فشار ایالات متحده پاسخ داد. اگر هدف متقاعد کردن ایران به چشم پوشی از برنامه هستهای خود بود در آن صورت این استراتژی به طرز وحشتناکی متحمل شکست شد.
در ماه فوریه، آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش داد که ذخایر اورانیوم غنی شده ایران بیش از ۳۱۰۰ کیلوگرم است یعنی بیش از ۱۰ برابر میزانی که تهران در زمان پایبندی به توافق هستهای در اختیار داشت. تقریبا ۳۳ کیلوگرم از این ماده تا ۶۰ درصد غنی شده است که با ۳.۶۷ درصد مجاز طبق توافق فاصله زیادی دارد.
سیاست خارجی ایران نیز پس از آن که ایالات متحده کارزار فشار حداکثری خود را اجرایی نمود خصمانهتر و تهاجمیتر شد. دولت بایدن از آن زمان در تلاش است تا این آشفتگی را رفع کند. مذاکرات یکساله از بسیاری جهات تاییدی است بر این که استراتژی قبلی واشنگتن نه تنها یک اشتباه بود بلکه شلیک گلولهای خودساخته به پا بود.
متاسفانه اعتراف به اشتباه معادل با تلاش برای رفع آن نبوده است. رسیدن به نقطهای که ایالات متحده و ایران بتوانند امضای خود را بر روی کاغذ بگذارند به اندازه یک مسافر خسته و تشنه در بیابان که در جستجوی واحهای است کار فشرده و دشواری به نظر میرسد. هر زمان که در مذاکرات پیشرفتی حاصل میشود مانع دیگری مسیر را پیچیده میکند. آخرین دستانداز این جاده وضعیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
نیوزویک در ادامه نوشت: موضوع حذف یا عدم حذف سپاه از فهرست سازمانهای تروریستی خارجی وزارت خارجه امریکا مذاکرات هستهای را به بن بست رسانده است. ایران خروج سپاه از فهرست را به تکمیل موفقیتآمیز مذاکرات هستهای گره میزند. ظاهرا ایالات متحده این درخواست را رد کرده است.
یکی از مقامهای ارشد دولت امریکا به «دیوید ایگناتیوس» ستوننویس «واشنگتن پست» گفته که «جو بایدن» رئیس جمهور امریکا نمیخواهد حذف نامگذاری سپاه از فهرست تروریستی را بپذیرد حتی اگر پذیرش خروج نام آن نهاد به معنای حصول توافق با ایران باشد. این معضل تنها ارزیابیهای جسورانه سیاستگذاران ارشد ایالات متحده مانند «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه را تقویت میکند که هفته گذشته گفت به پایان مذاکرات خوش بین نیست.
پرسش برای ایالات متحده این نیست که آیا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حال ایجاد بیثباتی در منطقه است یا خیر بلکه این است که آیا مزایای ماندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست تروریسم وزارت خارجه بیشتر از هزینه تماشای یک سال مذاکرات هستهای بینتیجه است یا خیر.
آیا حد وسطی وجود دارد؟ چند احتمال وجود دارد تحقق احتمالات مستلزم آن است که تهران موضع خود را نرم کند. به عنوان مثال، ایالات متحده میتواند از لحاظ نظری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را از فهرست تروریستی وزارت خارجه خارج کند و همزمان این سازمان را در فهرست اتباع ویژه وزارت خزانه داری نگه دارد که داراییهای آن نهاد را در حوزه قضایی ایالات متحده مسدود میکند و نهادهای خارجی را از همکاری با آن باز میدارد.
ایالات متحده میتواند سپاه را کنار بگذارد در حالی که بازوی خارج از کشور خود نیروی قدس را در فهرست نگه دارد. «جسون رضائیان» ستون نویس واشنگتن پست به ایالات متحده توصیه کرده که به جای کل نهاد سپاه، افراد و نهادهای خاص سپاه پاسداران از جمله بخشهای اطلاعاتی آن را در فهرست قرار دهد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در هر فهرستی که باشد «رابرت مالی» نماینده آمریکا در امور ایران اعلام کرده که هم چنان تحت انواع مختلفی از تحریمها قرار خواهد داشت.
هیچ یک از ما که مذاکرات را از نزدیک دنبال کردهایم نمیتوانیم با اطمینان بگوییم که کل روند چگونه پیش خواهد رفت. وزارت امور خارجه آمریکا به خبرنگاران میگوید حصول توافق «نه قریب الوقوع است و نه قطعی» که روشی بوروکراتیک برای گفتن این است که «ما نمیدانیم چه اتفاقی میافتد».