آغاز مذاکرات دوحه با بازگشت طرف آمریکایی به تاکتیک همیشگی مقصرنمایی و سلب مسئولیت از طرف غربی همراه شده است.
در حالی که مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا با وساطت اتحادیه اروپا قرار است از فردا در شهر دوحه قطر آغاز شود، مقام های آمریکایی از همین حالا دست به کار شده اند و بازی مقصرنمایی را برای سلب مسئولیت از طرف غربی آغاز کرده اند.
به عنوان مثال، یک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز گذشته به المانیتور گفت: «ما آماده ایم به سرعت توافقی را که در وین برای بازگشت دوجانبه به اجرای کامل برجام بر سر آن مذاکره کرده به سرانجام رسانده و اجرا کنیم. اما برای این هدف، لازم است که ایران تصمیم بگیرد مطالبات اضافی اش را که فراتر از برجام هستند کنار بگذارد.»
مقصرنمایی علیه ایران و سلب مسئولیت از طرف غربی و به جای آن القای اینکه پیشرفت مذاکرات تنها به تصمیم گیری طرف ایرانی وابسته است رویه ای است که آمریکا و سه کشور اروپایی در تمام مدتی که مذاکرات در جریان بوده در پیش گرفته اند.
پا روی ترمز دست روی بوق
اتخاذ این رویکرد در حالی است که آمریکا و تروئیکای اروپایی از یک طرف اصلی ترین عامل قرار گرفتن برجام در وضعیت فعلی بوده اند و از طرف دیگر با پیگیری سیاست های غیرسازنده در مذاکرات وین مسیر حصول سریع و به هنگام توافق را سد کرده اند.
در میان طرف های مذاکره کننده تقریباً در این باره که آمریکا اصلی ترین عامل ایجاد بحران بر سر بحران کنونی است اجماع کامل وجود دارد و این موضوع، حتی از زبان متحدان آمریکا هم بیان شده است. بر کسی پوشیده نیست این آمریکا بود که با خروج از برجام در اردیبهشت 1397 باعث شد توافق هسته ای با معضل کنونی مواجه شود.
با وجود این، واشنگتن در مدت ۲۱ ماهی که از حضور بایدن در کاخ سفید می گذرد به جای عقب گرد از رویه تخلفاتش عملاً سیاست «فشار حداکثری» که توسط دولت پیش پایه گذاری شده بود را در پیش گرفت و در عوض به جای جبران خسارت، از ایران می خواست رو به جلو حرکت کند؛ یعنی سیاست پا روی ترمز، دست روی بوق.
تحلیل یک رفتار از بایدن
کنار هم قرار دادن چند پازل رفتاری از دولت بایدن می تواند بینش دقیق تری درباره نوع فرافکنی های واشنگتن فراهم کند. کسانی که اخبار مذاکرات وین را به طور جزئی دنبال می کنند احتمالاً به روشنی به یاد دارند که مقام های آمریکایی در جریان این گفت وگوها بارها به برجسته کردن این خط تبلیغی می پرداختند که در صورت عدم موافقت ایران با درخواست های طرف غربی تا یک موعد مشخص برجام دیگر فایده ای برای آمریکا و شریکانش نخواهد داشت.
نکته جالب آنکه تیم آمریکا و شرکای غربی در حالی تلاش داشتند وانمود کنند مطول شدن بازگشت به برجام نتیجه بی عملی ایران است که دولت بایدن از ابتدای شروع به کار به صراحت اعلام کرد که قصد ندارد به این زودی ها به برجام بازگردد.
«آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه و «ژنت یلن»، وزیر خزانه داری کنونی آمریکا هر دو در جلسات استماع سنا برای تأیید صلاحیتشان به صراحت گفتند که آمریکا با بازگشت به برجام فاصله دارد و قصد ندارد به زودی آمریکا را به توافق برگرداند.
این اظهاراتی است که آنتونی بلینکن روز دوم بهمن ماه 1399 در جلسه استماع سنا بر سر زبان آورده است: «ما با نقطه بازگشت به برجام فاصله زیادی داریم. باید ارزیابی کنیم و ببینیم اگر آنها می گویند به پایبندی برجام برمی گردند به تعهداتشان عمل می کنند یا نه و بعد می توانیم کار را از آنجا آغاز کنیم.»
بعد از آن دولت جو بایدن بحث هایی مانند اینکه «چه کسی باید اول به برجام برگردد» و «ضرورت مذاکره برای رسیدن به توافق قوی تر و طولانی تر» را آغاز و زمان را برای ورود به برجام تلف کرد.
اما همین بلینکن و سایر مقام های دولت بایدن بعد از شروع مذاکرات وین بارها این جمله را طوطی وار تکرار می کرد که برای احیای برجام فقط چند هفته زمان باقی مانده و نه چند ماه.
بزدلی، مانع تصمیم گیری
جالب آنکه در جریان مذاکرات هم این دولت آمریکا بود که به دلیل مخالفت های نمایند ه های کنگره یا کارشکنی های رژیم صهیونیستی جسارت تصمیم گیری برای بازگشت به برجام را نداشت. جفری لوئیس، کارشناسان مسائل منع اشاعه هسته ای بهمن ماه سال گذشته در مصاحبه ای با ام اس ان بی سی تحلیل خود را درباره اینکه چرا بایدن آمریکا را به برجام بازنگردانده اینطور بیان کرد: «بایدن فرد بزدلی است.»
لوئیس در مصاحبه با کوهن اظهاراتش را اینطور ادامه می دهد: «او (بایدن) با آزمودن بخت خود با ایران که ممکن بود موفق شود یا نشود مورد انتقاد سیاسی قرار می گرفت، اما انجام این کار توپ را به زمین ایران می انداخت و دست برتر را به کسانی در تهران می داد که خواهان توافق بودند.»
به باور لوئیس، بایدن در ماه های آغازین ورود به کاخ سفید از تبعات این کار بیم داشته و نگران بوده که مبادا اینطور به نظر برسد که قصد دارد به ایران امتیاز بدهد.
مذاکرات دوحه
از زمانی که مشخص شده قرار است در دوحه دور جدیدی از مذاکرات در ادامه مذاکرات وین برگزار شود، آمریکا بار دیگر به سنت آشنای گذشته بازگشته و در تلاش است با مقصرنمایی بار دیگر اینطور وانمود کند این ایران است که باید برای امضای «توافق حاضر و آماده» در وین تصمیم های سیاسی لازم را بگیرد.
این در حالی است که مذاکرات وین در جایی دچار وقفه شد که آمریکا هنوز برخی از مسائل پیرامون رفع تحریم ها را حل نکرده بود، حال آنکه حتی به اذعان طرف های غربی اختلافی بر سر مسائل مربوط به تعهدات ایران باقی نبود..
جدا از این، آمریکا در مدت وقفه مذاکرات، چندین اقدام مغایر با برجام نظیر اعمال تحریم های جدید علیه ایران انجام داده که احتمالاً نیازمند بررسی و گفت وگو خواهد بود. این وضعیت خود گویای آن است که توپ تصمیم گیری در زمین کدام طرف است.