مذاکرات غیرمستقیم ایران با آمریکا در دوحه بی نتیجه به اتمام رسید و گمانه زنی هایی درباره شکست احتمالی مذاکرات در فضای رسانه ای منتشر شده است. طرف غربی بر روی متن خود پافشاری می کند و ایران نیز خواستار تضمین کتبی است. ساعدنیوز در گفتگو با دکتر شهرام فتاحی رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد کرمانشاه به این موضوع پرداخته است.
هیچ کس منکر بدعهدی و دشمنی آمریکا نیست. اما باید اقتضائات ظروف زمان و مکان در اینجا رعایت شود. خدایی نکرده اگر این مذاکرات با شکست مواجه شد، طوری نباشد که رسانه های غربی توپ را در زمین ایران بیندازند.
ساعدنیوز: خبر برگزاری مذاکرات دوحه فضای مثبتی از امید را در داخل کشور حاکم کرد و حتی تا حدودی شاهد فروکش کردن تب و تاب بازار بودیم. اما بعد از برگزاری این مذاکرات، فضای ناامیدی و یأس دوباره حاکم شد و خبرهای دلسردکننده ای درباره فضای این مذاکرات منتشر شد، خصوصاً بیانیه تروئیکای اروپایی نشان از فاصله زیاد بین دو طرف مذاکره کننده داشت. چرا این فرصت طلایی برای حل مناقشه هسته ای از دست رفت؟
دکتر شهرام فتاحی: البته من معتقدم که نمی شود گفت که فرصت از دست رفته است، چرا که هنوز ما در مذاکرات به فرجام نرسیدیم. فکر می کنم که در این مذاکرات باید چند مطلب را رعایت کنیم. سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است. طبیعتاً آنچه که در خارج محمل تصمیم سازی، کنش و واکنش شماست، بدون در نظر گرفتن فرصت ها، تهدیدها و ظرفیت های داخلی به نتیجه نمی رسد. هر نوع تعامل دیپلماتیک با در نظر گرفتن شرایط داخلی باید انجام گیرد و سامان یابد.
نمی خواهم در اینجا آیه یأس بخوانم، ولیکن معضلات داخلی و احوالات نامبارک حاکم بر اقتصاد و معیشت مردم آشکارا نشان از این دارد که سر زلف مشکلات و سفره مردم به نتیجه مذاکرات احیای برجام گره خورده است. 120 میلیارد دلار از دارایی های ما بلوکه شده است. در بازار انرژی درگیر یک رقابت نابرابر شده ایم و مجبوریم، در این شرایط بحرانی انرژی در دنیا، نفت مان را از راه های غیرمعمول و به شکل تهاتری بفروشیم آن هم نه با تمام ظرفیت! به دلیل شرایطی که تحریم های آمریکا ایجاد کرده است، گاهی حتی خریداران برخلاف منطق بازار بر ما منت می گذارند!
انکار نمی توان کرد که دامینوی تزایدی افزایش سرسام آور قیمت ها نه بر طبقات فرودست بلکه بر تمام طبقات اجتماعی و آحاد مردم فشار خردکننده ای را تحمیل می کند. یقیناً هیچ هموطنی خواهان تمکین و کرنش در برابر زیاده خواهی آمریکا نیست. اما انتظار می رود که تیم مذاکره کننده کشورمان، با فراست، هوشمندی و درک واقعی از شرایط داخلی در این مذاکرات حاضر شود!
مذاکره غیرمستقیم با آمریکا عبث است. چنین مذاکره ای هرگز به نتیجه نمی رسد. مذاکره مستقیم با آمریکا و اصولا ساختار استکبار جهانی وقتی متکی بر ارکان تجویزی سه گانه رهبری-عزت ،حکمت و مصلحت- باشد منافاتی بامشی انقلابی ما ندارد. نکته بعدی که میخواهم در اینجا به آن اشاره کنم مربوط می شود به استفاده مؤثر از ابزارهای دیپلماسی و ضرورت مسلط بودن تیم مذاکره کننده به این ابزارها است. یقیناً در این سطح از مذاکرات، قواعدی حاکم است که نیازمند دقت و توجه مضاعف از سوی تیم مذاکره کننده است. این که گفته می شود مذاکره کننده ارشد ما به زبان انگلیسی و قواعد دیپلماتیک حاکم بر این مذاکرات اشراف لازم را ندارد، خبر نگران کننده ای است و این موضوع می تواند بسیار هزینه ساز باشد.
این مذاکرات قرار است به یک "معامله" Deal ختم شود. یعنی ما مذاکره می کنیم تا یک بده و بستانی شکل بگیرد. هیچ کس منکر بدعهدی و دشمنی آمریکا نیست. اما باید اقتضائات ظروف زمان و مکان در اینجا رعایت شود. خدایی نکرده اگر این مذاکرات با شکست مواجه شد، طوری نباشد که رسانه های غربی توپ را در زمین ایران بیندازند. امروز در جامعه بحران انتظارات ایجاد شده است و با توجه به تورم و فشار حاصل از حذف ارز ترجیحی، زمینه برای از دست رفتن سرمایه اجتماعی از هر زمانی مهیاتر است. به قول حضرت امام (ره): حفظ موجودیت نظام از جان امام زمان نیز مهمتر است.
شاید اظهارنظر در خصوص آنچه در قطر گذشته است، عجولانه است. چرا که مطلب آنچنانی درباره جزئیات این مذاکرات منتشر نشده است. طبیعتاً این مذاکرات در سطح high politics برگزار می شود و هیچ بازیگری بنا بر اقتضائات شرایط و منافعش، ریز چنین مذاکراتی را منتشر نمی کند. بلکه خروجی این مذاکرات منتشر می شود.
اما قدر مسلم آن است که هر بازیگری، شرایط را در نظر می گیرد. قدرت چانه زنی هر بازیگری متناسب با ظرفیت های داخلی آن بازیگر است. امروز ما با بدعهدی غرب مواجه شدیم و در این فشار تحریم، تیم عبری-عربی تدارک گر آتش تهیه این منازعه است و متأسفانه ما در یک جنگ احزاب واقعی گرفتار آماده ایم.
این را باید بدانیم که دیپلماسی هنر است. جنگ زمانی شروع می شود که دیپلماسی به بن بست می رسد. گاهی در این عرصه مجبور به انتخاب های سخت هستیم. خوشبختانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی با استفاده از اصطلاح "نرمش قهرمانانه" بهتر از هر دیپلماتی این مسأله را مورد تصریح قرار داده اند. نباید در این شرایط دشوار جامعه، برونداد مذاکرات مهم هسته ای را اسیر دعوای حیدری-نعمتی جناح های سیاسی کنیم.
نکته بعدی درباره ضرورت "اقناع جامعه" در خصوص دلیل "استنکاف" از توافق است. تیم مذاکره کننده ما باید به صراحت بگوید که چرا و به چه دلیلی از امضای متن ارائه شده خودداری می کند. وقتی خروجی این مذاکرات مستقیماً در زندگی خصوصی مردم تأثیر دارد، طبیعتاً این حق مردم است که بدانند که چرا توافق صورت نگرفته است؟ مطمئناً هیچ وطن پرستی حاضر به قبول ذلت نیست و اگر ذلتی در نتیجه این توافق به ما تحمیل می شود، این ذلت را مردم نمی پذیرند؛ فقط مسأله بر سر اقناع جامعه است. وقتی نظامی جز خدا و مردم کس دیگری را در کنار خودش ندارد، چرا باید با عدم تعامل با جامعه، خود را در معرض اتهامات قرار دهد؟ بنابراین، باید به صراحت به مردم گفته شود که به این دلایل ما با آمریکا توافق نکردیم! هیچ ایرانی باشرف و وطن پرستی حاضر نیست که مجد و عزت این خاک مورد هتک حرمت قرار بگیرد. فقط مسأله بر سر گفتگو با مردم است. باید با مردم به صراحت سخن گفته شود و همه چیز به روشنی بیان شود.
ساعدنیوز: بعد از پایان نافرجام مذاکرات دوحه، آقای باقری کنی بلافاصله به کرملین رفته و جلسه ای را با حضور آقای ریباکوف برگزار کرده است. کاخ کرملین عکسی از این حضور آقای باقری کنی در مسکو منتشر کرده است و این عکس باعث شده است تا تردیدهایی درباره آینده مذاکرات مطرح شود. برخی معتقدند که حضور غیرسازنده روسیه در مذاکرات احیای برجام یکی از اصلی ترین موانع در مسیر توافق است و اصرار تیم مذاکره کننده هسته ای بر تعامل مستمر با مسکو و هماهنگی با کاخ کرملین در خصوص تصمیمات آتی درباره توافق، وضعیت را بیش از پیش ناپایدار می سازد. نظر حضرتعالی در این خصوص چیست؟ دکتر شهرام فتاحی: اتفاقاً یکی از جاهایی که طی یک سال اخیر در این مذاکرات قطعاً بد عمل کردیم، همین موضوع بوده است. یقیناً روس ها در روند مذاکرات تأثیر غیرسازنده ای داشته اند و تجاوز نظامی روسیه به اوکراین، معادلات مذاکرات را پیچیده تر کرد. مرور تاریخ دویست سال گذشته ایران، به شناخت دقیقتر روس ها به ما کمک می کند. نام روس ها در تاریخ ایران با ترکمنچای، گلستان، آخال، فجایع آذربایجان، گریبایدوف، به توپ بستن حرم امام رضا (ع)، کلنل لیاخوف و به توپ بستن مجلس شورای ملی و به قهقرا بردن جنبش مشروطه و کارشکنی بر علیه ایران در دفاع مقدس گره خورده است. واقعیت این است که روسیه پرونده روشنی در نزد افکار عمومی در ایران ندارد. اخیراً دکترین نگاه به شرق، به عنوان یک راهکار برای شکستن تحریم ها به صورت جدی دنبال می شود. سیاست قرابت با همسایگان و پیگیری سیاست تنش صفر و مداراجویی در منطقه جهت ارتقای روابط با همسایگان از سطح همکاری و هماهنگی به سطح همگرایی در دستور کار قرار گرفته است. اما ما نباید فراموش کنیم که تمام کشورهای پیرامون ما در منظومه بازی غرب تعریف می شوند. حتی عراق، مصطفی الکاظمی و گروه های شیعی در عراق بخشی از ارکستر سمفونی غرب در منطقه هستند. بگذریم از عربستان سعودی یا ترکیه و آذربایجان که اخیراً بیش از تراز خودش اظهارنظر می کند! ما در محاصره ایم! سیاست مداراجویی و تنش صفر با همسایگان در اصل به نوع و شکل روابط ما با آمریکا و غرب بستگی دارد. امروز دیگر خبری از مناقشه اعراب و اسرائیل وجود ندارد و روند عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی در منطقه به صورت قوی دنبال می شود. متأسفانه حاصل این اتحاد هم، خصومت بیشتر با دشمن مشترکی به نام "جمهوری اسلامی ایران" است. بنابراین، باید قبول کنیم که همسایگان ما از ترکیه اردوغان متلون المزاج گرفته تا آذربایجان و دیگر کشورها، با ما نیستند بلکه بر ما هستند! این که ما تلاش می کنیم از مسیر عضویت در پیمان شانگهای و بریکس برای توسعه ایران در شرایط تحریم زمینه سازی کنیم، آیا به معنای این است که ما به اندازه ای فرصت در اختیار خواهیم داشت که به طور کامل از غرب بی نیاز شویم؟ بعد از جنگ اوکراین، حدود 6 هزار تحریم بر علیه نظام روسیه توسط غرب اعمال شده است. روسیه در پی این تحریم ها، بازارهای غیررسمی ای را که ما با هزار خون دل به دست گرفته بودیم، از ما گرفت! این که باید با همسایگان و شرق اعم از چین و روسیه تعامل داشته باشیم، درست! اما آیا چین که به لحاظ وزن سیاسی و اقتصادی غیرقابل مقایسه با روسیه است، می تواند ریسک تعامل پایدار با جمهوری اسلامی را بپذیرد؟ تراز تجاری چین با آمریکا و اروپا 1400 میلیارد دلار است. چین یک ملت کاسب Trading Nation است و این ملت کاسب نوع اختلافنظری که با غرب دارد، یک اختلافنظر درون گفتمانی است در حالی که اختلافنظر ما با غرب، برونگفتمانی است! آیا چینی ها حاضرند به خاطر 20 میلیارد دلار تجارت با ایران، قید 1400 میلیارد دلار را بزنند؟ من چنین فکر نمی کنم! روس ها در بدعهدی سرآمدند. روسیه در دویست سال اخیر در کجای این مملکت منشأ اثر بوده است؟! من معتقدم که یکی از اساسی ترین دلایل توسعه نیافتگی ایران، قطعاً همسایگی با روسیه بوده است. شخصاً به عنوان یک شهروند ایرانی نه به روسیه اعتماد دارم و نه احترامی برای روسیه قائلم. من معتقدم که اگر بخواهیم که از مسیر بریکس و پیمان شانگهای، کمبودها و چالش ها را مدیریت کنیم، دیری نخواهد پائید که متوجه شویم که راه درستی را نپیموده ایم. موازنه سازی اشکالی ندارد ولی این به معنای پاک کردن کامل صورت مسأله نیست. ما باید در عین باور به اصول و هنجارهایمان، مذاکرات را به صورت قوی پیش ببریم. طوری نباشد که روسیه و چین احساس کنند که تمایل ما به تعامل با آنها از سر اضطرار و نیاز است و اگر چنین شد، بلاشک سؤاستفاده خواهند کرد. سعی نکنیم که چین شی جین پینگ و روسیه پوتین را غسل تعمید دهیم. در مقام جمع بندی عرض کنم که همه می دانیم که تیم مذاکره کننده هسته ای با استکبار جهانی در حال مذاکره است. می شود با مردم در درِ تعامل وارد شد و حقایق را شفاف گفت. اگر قرار بر عدم توافق است. دلایل عدم توافق باید به روشنی و با نهایت شفافیت، به جامعه انتقال داده شود و شفاف سازی لازم انجام گردد تا جامعه اقناع شود. اگر شفاف سازی انجام نگیرد، این بازی تبدیل به بازی بی برنده می شود. منبع : ساعد نیوزاگر قرار بر عدم توافق است. دلایل عدم توافق باید به روشنی و با نهایت شفافیت، به جامعه انتقال داده شود و شفاف سازی لازم انجام گردد تا جامعه اقناع شود. اگر شفاف سازی انجام نگیرد، این بازی تبدیل به بازی بی برنده می شود.