طرفداری از گروه موسیقی بیتی اس این روزها در حال افزایش است و دلیل این ماجرا تمایل نوجوانان به پیدا کردن یک لیدر است.
گروه کرهای بی تی اس (BTS) که در سال ۲۰۰۹ تاسیس شد، متشکل از هفت عضو است که در زمان تاسیس گروه، همگی نوجوان بودند. این گروه توانسته موفقیتهای زیادی را به ثبت برساند و در سطح جهانی شهرت زیادی به دست آورد. بی تی اس بیش از یک میلیارد دلار از طریق محتوایی که در فضای مجازی بارگذاری میکند و نیز فروش آلبوم هایش به دست آورده است.
گروه موسیقی کرهای بیتیاس (BTS)، در جشنی که به مناسبت نهمین سالگرد تاسیسشان برگزار شد، خبر ناامیدکنندهای برای طرفدارانشان در سرتاسر جهان داشتند؛ آنها اعلام کردند برای تمرکز بر حرفه انفرادی خود، نیاز به استراحت و توقف دارند. اعضای این گروه در ویدیویی که برای طرفدارانشان منتشر کردهاند، گفتهاند که خسته هستند و مرحله سختی را پشت سر میگذارند. آنها همچنین گفتهاند که گروهشان قویتر از قبل باز خواهد گشت.
اما همین گروهی که این روزها از هم جدا شدهاند، تاثیر زیادی روی مردم سراسر جهان، علی الخصوص ایرانیها گذاشته است. به بهانه همین موضوع و درباره تاثیر این گروه روی جوانان به گفتوگو با فردین علیخواه، عضو گروه جامعهشناسی دانشگاه گیلان پرداختیم که در ادامه میخوانید.
آقای علیخواه اخیرا ویدیویی از نوجوانان شیرازی منتشر شده که با پوششهای خاصی آنها را میبینیم فکر میکنید این نوجوانان از گروههایی مانند بیتیاس الگو گرفته باشند؟ اگر دقت کرده باشید، آن پوششهایی که دیدیم بیشباهت و حتی کم شباهت به پوشش اعضای آن گروه موسیقی نبود. شما این تأثیرپذیری را قبول دارید؟
بدون تردید تأثیرپذیری وجود دارد. این روزها گروههای پاپ کرهای در زندگی نوجوانان ایرانی حضوری جدی دارند و تحقیقات مختلف هم این را نشان میدهند. ولی باز من این را در چارچوب حال و هوا و اتمسفر حاکم بر دوران نوجوانی میبینم و میفهمم. نمیخواهم نگاه تحقیرآمیز به نوجوانان داشته باشم که این را می گویم. من هم وقتی نوجوان بودم به دنبال قهرمان زندگیام میگشتم. در دوران ما در دهه شصت هم راکی، رمبو، آرنولد، موزیک بریک دانس و موزیک هندی بود. در نسلهای قبلتر هم قهرمانان دیگری حضور داشتند. راستش من این را مسأله نمیبینم. این نوجوانان پاپ کرهای دوست دارند. البته مانند هر پدیده دیگری اگر این شیفتگی منجر به آن شود که زندگی روزانه فرد تحت الشعاع قرار گیرد باید نگران بود. باید توجه کنیم که خیلی از اوقات سبکهای موسیقایی نیز میتوانند بیانگر حرف و پیام باشند.
در قرن بیستم این موضوع درباره موسیقی هیپهاپ وجود داشت. گرایش جوانان سیاه پوست حاشیهنشین به این سبک از موسیقی، به باور برخی از جامعهشناسان واکنشی بود به در حاشیه بودن، یا نادیده گرفته شدن این افراد توسط طبقه متوسط جامعه. آنان فکر کردند که با موسیقی میتوانند در مقابل طبقه متوسط عرض اندام کنند. همانطور که گفتم دنیای جدید، دنیای رقابت و رفاقت هویتهاست. هویتها در دنیای جدید با هم بده بستان دارند. چیزی میدهند و چیزی قرض میگیرند. گرایش به موسیقی کره ای را هم می توان از این زاویه دید.