بدیهی است که ایران روشن ساخته است که پس از نیمه شب ۲۵ مرداد ماه دو مسیر برای ایالات متحده در فرداها قابل دسترسی است که می تواند روشن یا تاریک باشد، مسیر روشن ادامهی گفتگو برای حل اختلافات باقیمانده برجامی و تصمیمات منطقی کاخ سفید برای کسب رضایت ایران است و مسیر تاریک، آزمایش مسیرهای قدیمی چند دههی گذشته که هیچگاه دست آوردی برای آمریکا به همراه نداشته است.
سرانجام جمهوری اسلامی ایران پس از بحث های کارشناسی و نخبگانی در ساعات اولیه بامداد ۲۵ مرداد ۱۴۰۱ پاسخ متن پیشنهادی رژیم ایالات متحده که توسط جوزپ بورل ارائه شده بود و تعهدات شفاهی آمریکا نیز به آن پیوست شده بود را به هماهنگ کننده ی اروپایی ارائه کرد، این در حالی بود که "یک دیپلمات غربی" از گفتگو در مورد مسائل شکلی متن پیشنهادی استقبال کرده و اما گفتگو در مورد مسائل عمده را از طرف ایالات متحده رد کرده بود و "ند پرایس" سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده هم پیش از دریافت پاسخ ایران، گفت که ایران نباید درخواست های خارج از توافق داشته باشد که احتمالا پس از مطالعه ی پاسخ ایجابی و پر از ایده های سازنده ی طرف ایرانی متوجه خواهد شد که از ابتدا ایران به عکس ایالات متحده، دستور کاری فراتر از یک توافق خوب نداشته است و ایالات متحده می بایست الزامات ایران را برای بازگشت آمریکا به برجام در نظر گرفته و عملی کند.
اما برای بررسی بیشتر اتفاقاتی که پس از نیمه شب خواهد افتاد و فرداهای پیش روی برجام بهتر است به نکات دیگری هم توجه کرد.
در تبلیغات غربی معمولا ایران طرف محتاج به توافق در نظر گرفته می شود و با تکرار این موضوع، غرب سعی می کند از تحریم ها و فشارهای اقتصادی که نسبت به مردم ایران روا داشته سو بهره بردای نموده و بگوید؛ اگر ایران به توافقی که آمریکا از آن خارج شده بر نگردد(در صورتی که ایران هنوز عضو برجام است) با اعمال تحریم بیشتر و فشار سیاسی، تبلیغاتی، حقوقی و ترکیبی، ایران افق و فضای لازم برای ادامه ی مسیر خود را نخواهد داشت که یک بازنمایی سیاسی کاملا جهت دار و غلط است، چرا که ایران با وجود تمام فشارها مطابق این ضرب المثل قدیمی که "نیاز مادر اختراعات است"، توانسته ابتکارات و راه حل هایی داشته باشد تا بتواند هم بزرگترین قدرت خاورمیانه باقی بماند و هم مسائل اقتصادی و تجاری اش را حل و فصل کند تا جایی که ایران مانند استاد دانشگاهی است که اکنون کلوپ کشورهای تحریمی در خواست درس آموزی در کلاس اش را دارند، از سوی دیگر؛ نفوذ چشمگیر تاریخی و تمدنی ایران در منطقه ی خاورمیانه مانع از این است تا ایران در دام طراحی های ایالات متحده در تنش و درگیری با همسایگان بیافتد و دیپلماسی همسایگی ایران به خوبی نشان داده است که ایران مانند برادری بزرگتر سعی می کند تا با روشنگری و همکاری مانع از این شود تا پاره ای از همسایگان یا گروه های آسیب پذیر در منطقه به ابزار دیپلماتیک ایالات متحده برای تشدید تنش تبدیل شوند و از لحاظ داخلی هم، همایش میلیون ها ایرانی در مراسمات دینی و ملی نشان می دهد که طرح های فشار از درون آمریکا به ایران که به مدد فضاسازی های رسانه ای و سناریوهای اطلاعاتی، حملات سایبری و مسائل ضد فرهنگی شکسته خورده و سایر شیطنت ها دنبال می شود، در واقع ایرانیان را همبسته تر و مقاوم تر می کند.
با این مقدمه ی کوتاه بایست خاطرنشان کرد که برجام بیش از آنکه به نفع ایران باشد به نفع ایالات متحده است و اگر رژیم آمریکا شرایط منطقی ایران را بپذیرد، احیای برجام در کانتکست پیشنهادی ایران به ایالات متحده قدرت دو چندانی در سطح بین المللی و داخلی خواهد داد که پاره ای از دلایل آن به شرح ذیل است.
یکم؛ احیای برجام با قبول شرایط قانونی ایران؛ می تواند پروژه ی اعتبارزدایی بین المللی از رژیم آمریکا که نتیجه ی منفی عصر ترامپ بود را متوقف کرده و ویترین جدیدی برای این رژیم از لحاظ حقوقی و بین المللی ایجاد کند.
دوم؛ احیای برجام موجب می شود تا ایالات متحده به مسائل کلان بین المللی خود بپردازد و درگیری نا معقول خود در خاورمیانه را کم کند.
سوم؛ احیای برجام موجب می شود تا دستگاه سیاست خارجی آمریکا پس از مدت ها دست آوردی عینی و قابل اتکا داشته باشد و به افکار داخلی خود این دست آورد را عرضه کند و دولت آمریکا ثبات پیدا کند و ساختار فرسوده ی سیاست داخلی خود را بازسازی نماید.
چهارم؛ احیای برجام و تعهد پایدار ایالات متحده به آن می تواند هزینه ی مالی ایالات متحده در خاورمیانه را به شدت کم کرده و با تغییر ذهنیت و نگرش، احتمال احصای منافع آمریکا در منطقه هم بالاتر برود و حتی بستری برای امکان همکاری های تکنیکی ایران و غرب در مسائل اقتصادی و تجاری و سایر حوزه ها متنوع، فراهم شود.
پنجم؛ احیای برجام مانع از بلندپروازی های اتمی و بهانه جویانه ی برخی متحدین آمریکا در خاورمیانه خواهد شد که اخیرا بسیار به روسیه و چین نزدیک شده اند.
ششم؛ احیای برجام می تواند، قیمت انرژی و دسترسی به انرژی در جهان آشوب زده ی اکنون را مدیریت کند.
هفتم؛ احیای برجام می تواند مانع از تضعیف جهانی دلار شود.
هشتم؛ احیای برجام می تواند، مانع از علاقه ی بسیاری از بازیگران برای خرید سلاح و تبادل امنیتی با بلوک شرق جدید در خاورمیانه شود.
نهم؛ احیای برجام و جلوگیری از مانع تراشی برخی افراد بد طینت نزدیک به رژیم آپارتاید صهیونیستی در سازمانهای بین اللملی می تواند به حفظ اعتبار سازمان های بین المللی ای مانند آژانس بین اللملی انرژی اتمی کمک کند.
دهم؛ احیای برجام می تواند، فشار برخی حکومت های دیکتاتوری به ایالات متحده که موجب تضعیف لیبرال دموکراسی و وجهه ی بین المللی رژیم آمریکا در زمینه ی حقوق بشر شده اند را کم کند و مانع از فروپاشی ایدئولوژی سیاسی آمریکا در سطح جهانی شود.
این ده دلیل تنها برخی از صدها دلیلی است که احیای برجام در کانتکست پیشنهادی ایران به نفع ایالات متحده است و این رژیم می باید هوشیارانه مراقب شرکای نامطلوب خود در اروپا و خاورمیانه برای کارشکنی در این امر خطیر باشد.
دیپلمات های انقلابی ایران با وجود اینکه ابزارها و امکانات زیادی دارند تا این ساعت با ادبیات متین و وزین و با وسعت دید و پرهیز از ادبیات سلبی برای ایالات متحده این امکان را فراهم کرده اند تا دوباره این بازیگر به برجام بازگردد و طبیعی است که با آن صدها میلیارد دلاری که ایالات متحده که با خروج خود از برجام به ایران ضرر وارد کرد کمترین کاری که می تواند انجام دهد؛ بازگشت به برجام با شرایط قانونی و حقوقی و منطقی ای است که ایران تعیین می کند، هر چند که برای جبران خسارات هم ایالات متحده باید مسئولیت خود را قبول کند.
وزیر خارجه ی محترم ایران جناب آقای دکتر امیرعبداللهیان به ساده ترین و قابل فهم ترین شیوه به طرف مقابل گفت؛ ایران وارد بلوک های جدید جهانی در شرق و غرب نمی شود اما برای حفظ منافع ملی اش و در چارچوب اصول اخلاقی و دینی اش با طرف های مختلف آماده ی همکاری است و نیز "طرح ب" ایران نیز از هم اکنون در مقابل هر گونه اقدام هیجانی طرف های مخرب آماده است.
با این اوصاف خوب است که حاکمان کاخ سفید و ساختار قدرت ایالات متحده و هر دو حزب حاکم بر کنگره چرتکه ای ساده بیاندازند تا متوجه شوند که به جای پیروی از گروه های فشار رژیم آپارتاید اسرائیل در آمریکا و برخی طرف های غربی و منطقه ای و یا دلخوش بودن به اطلاعات غلط بازیگران ضد ایرانی بهتر است با رویکردی دوراندیشانه و سیستمی، به برجام و آینده ی ایالات متحده نگاه کنند.
بدیهی است که ایران روشن ساخته است که پس از نیمه شب ۲۵ مرداد ماه دو مسیر برای ایالات متحده در فرداها قابل دسترسی است که می تواند روشن یا تاریک باشد، مسیر روشن ادامه ی گفتگو برای حل اختلافات باقیمانده برجامی و تصمیمات منطقی کاخ سفید برای کسب رضایت ایران است و مسیر تاریک، آزمایش مسیرهای قدیمی چند دهه ی گذشته که هیچگاه دست آوردی برای آمریکا به همراه نداشته است.