زمان هرچه جلوتر میرود، خانوادهها کوچکتر میشوند و حتی کمتر از قبل خانواده جدید شکل میگیرد. این را روند کاهشی آمارهای ازدواج در کشور و میل فزاینده به تجرد به خوبی نشان میدهد همانطور که آمارها کوچکتر شدن خانوادهها را نیز به روشنی روایت میکند. بخشی از خانوادههای ایرانی به قدری کوچک شدهاند که کارشناسان آن را به شکل یک مثلث توصیف میکنند، مثلثی با سه ضلع که شامل پدر و مادر و یک فرزند است. بحث بر سر تکفرزندی است که طبق آمارهای رسمی حداقل بر سر یکچهارم خانوادههای کشور سایه انداخته است.
بر اساس آمار استخراجشده از آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن، ۲۵ درصد خانوادههای ایرانی سه نفره و ۱۷درصد آنها فقط دو نفر هستند که اگر با هم جمع زده شوند دو یا سه نفره بودن بیش از ۴۰ درصد خانوادههای کشور را روایت میکنند. البته طبق آمارهای رسمی همچنان غلبه با خانوادههای چهارنفره است؛ چرا که ۲۷درصد خانوارها هنوز چهارعضو دارند، ولی نکته اساسی این است که حدود۴۰ درصد خانوادههای ایرانی دو تا چهار نفره هستند یعنی خانوادههایی کوچک که در بخش بزرگی از آنها تکفرزندی رواج دارد.
دردانه بودن بچهها در خانواده ارتباط مستقیمی با چالش افزایش سالمندی و پیری جمعیت در کشورمان دارد، همان چالشی که کارشناسان دربارهاش از سالها قبل هشدار داده و رئیس انجمن علمی طب سالمندان نیز آن را با عدد و رقم به طرزی ملموس ترسیم کرده است.
به گفته وی، حدود ۱۰درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند که نسبت به ۴۰سال قبل دو برابر شده در حالی که دو برابر شدن جمعیت سالمندی بعدی، یعنی از۱۰ به ۲۰درصد فقط ۲۰سال طول خواهدکشید. نکته این است که بخشی از این سالمندان افرادی هستند که هیچگاه ازدواج نکرده و در حال تجرد به پیری رسیدهاند؛ جمعیتی که به گفته رئیس انجمن علمی طب سالمندان اکنون ۸۰هزار نفر را شامل میشود، ولی در آینده نزدیک به حدود ۲.۵ تا سه میلیون نفر میرسد.
مصائب تک بودن
هرگاه پرونده تکفرزندی روی میز مباحثه قرار میگیرد، به سرعت پای تنگناهای مالی و اقتصادی به میان کشیده میشود. البته اقتصاد نقشی تعیینکننده دارد، ولی اهل فن میپرسند چرا در خانوادههایی که در سطوح بالای اقتصادی و اجتماعی قرار دارند، تکفرزندی باز هم دیده میشود؟ به همین علت است که صالح قاسمی نویسنده و پژوهشگر تحولات جمعیت ایران و جهان، مخاطبان را به اندیشهورزی بدون تعصب درباره چند سؤال دعوت میکند. او میپرسد با توجه به آمار حدود ۱۵ درصدی خانوارهای یک نفره، روند فزاینده تجرد قطعی میان دختران (تحصیلکرده و شاغل) و همینطور شیوع الگوی تجرد اختیاری آیا تحصیلات، اشتغال و استقلال مالی آقایان و بانوان آنها را به ازدواج و فرزندآوری متمایل و نزدیکتر میکند یا بیمیلتر و دورتر؟ البته شاید نتوان به این پرسش از زبان تک تک افراد پاسخ داد و به جوابی واحد نیز رسید، اما به احتمال زیاد ارتقای تحصیلات اشتغال و استقلال مالی با میزان میل به فرزندآوری و بسنده کردن به یک فرزند، رابطه دارد. با این حال، اما اکرم حمزه لوئیان، کارشناس مسئول جمعیت و باروری سالم معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی اراک (آن طور که خبرگزاری صدا وسیما گزارش داده) ناآگاهی از پیامدهای تکفرزندی را مهمترین دلیل رواج این پدیده در کشورمان میداند؛ پدیدهای که به تعبیر او به حرکت جمعیت به سمت پیری و کاهش فضای جوان و شاداب در جامعه منجر میشود و چرخ تولید و اقتصاد را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. اما این فقط یک روی ماجراست؛ چرا که مصائب تکفرزندی بیش از این نکات است. یکی از این دشواریها همان است که اکرم حمزه لوئیان میگوید: «شکل گرفتن ارتباطات بسیار محدود و زایش سیستمی مثلثی در خانواده.»
سایر پیامدهای منفی تکفرزندی از زبان صابر جباری، سرپرست اداره جوانی جمعیت وزارت بهداشت نیز به این قرار است: کودکان تک، احساس تنهایی میکنند و، چون خواهر و برادر ندارند نمیتوانند با دیگران تعامل کنند. از آنجا که آنها کمتر با کودکان و بیشتر با بزرگسالان ارتباط دارند نمیتوانند آنگونه که لازم است بچگی کنند، پس از نظر روانشناختی دچار اختلال میشوند. همچنین تکفرزندها برای بهتر بودن در همه فعالیتها، تحت فشار بیشتری هستند ضمن این که به واسطه دلواپسیهای بیش از حدی که والدین برای محافظت از آنها دارند، آزادیهای ضروریشان را از دست میدهند. این بچهها درعین حال به دلیل ارتباط نداشتن با خواهر و برادر با دوستان خیالی بازی میکنند و تمایل بیش از حد به اسباببازی و حیوانات نشان میدهند.
مصائب تک فرزندی
در کنار مرور آنچه که رفت، شنیدن چنین جملاتی از زبان کارشناسان نیز یاسآور است: «با توجه به زیاد شدن امید به زندگی، تک فرزندان نمیتوانند بهراحتی همه مسئولیت نگهداری از پدر و مادر مسن خود را قبول کنند بنابراین نیاز به خانهها و محلهای نگهداری سالمندان افزایش مییابد.» این گفته اکرم حمزه لوئیان است که بخشی از حقیقت تک فرزندی را برای والدین رو میکند.
صابر جباری، اما به ابعاد بیشتری اشاه میکند و بحث را از فرزندسالاری تا زمان از دست دادن تک فرزند برای پدر و مادرها شرح میدهد: «در خانوادههای تک فرزند بیش از حد به خواستهها و مطالبات فرزند توجه شده و اغلب در برآوردن خواستهها افراط و زیادهروی مشاهده میشود که فشار مضاعفی را برای والدین به همراه دارد که میتواند سلامت جسم و روان آنها را به خطر بیندازد. همچنین اگر زمانی مرگ باعث جدایی تک فرزند از والدینش شود، تبعات منفی از دست دادن تک فرزند بر جنبههای مختلف سلامت جسمی و روانی والدین از جمله ابتلا به افسردگی و بیماریهای مزمن بسیار بیشتر از خانوادههای چندفرزند خواهد بود.»
با توجه به این نکات که همه آنها تجربههایی آزموده شدهاند. ضروری به نظر میرسد تصمیمگیران، تصمیمسازان و برنامهریزان کشور، آیندهنگرانه و موشکافانه وارد چالش تک فرزندی شوند تا ضمن شناسایی ریشههای این پدیده، راههایی عملی برای تغییر الگوی فرزندآوری و ایجاد تغییرات در رفتارهای باروری را به جامعه ارائه کنند.