تازهترین کنسرت کیهان کلهر نوازنده و آهنگساز شناخته شده موسیقی ایرانی چهارشنبه شب ششم مردادماه از تالار وحدت تهران در قالب یک اجرای آنلاین پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
من به اعجاز شنیدن موسیقی خوب ایمان دارم، من به جادوی ساز ایمان دارم، من به زنده بودن همه اینها ایمان دارم که الحق و الانصاف با شاهکاری از نوازندگی و زندگی در موسیقی، زبان گویای نفس و احوالمان هستند.
بله من به سحرانگیزی ساز و نوای ایرانی آنچنان که خنیاگرانش خوب میفهمند نبض مخاطب یعنی چه، ایمان دارم. آنچنان که بی قرار و رسوایمان کند برای حضور در دنیایی که آرام نیست. و البته نه مثل برخی موسیقیهای من درآوردی امروزی که با کلید واژه «موسیقی پاپ» یا «موسیقی عامهپسند» که حتی بیحرمتی به این معانی هم است به خورد گوش مخاطبان میدهند؛ موسیقیهایی به شدت مبتذل که شاید در جهتی و جهاتی گوشهای از احوالات ناکوک این روزهای ما را التیام ببخشد، ولی به قدری ویرانی روانی عجیب و غریب دارند که شاید سالها بفهمیم چه شنیده بودیم در این سالها… البته که در همین حال و احوال هستند موسیقیهایی که در قالب همین عناوینی که به آن اشاره شد به شدت حال خوب کن هستند که بالطبع برایمان قابل احترامند.
به هر حال چهارشنبه شب ششم مرداد ماه بود که کیهان کلهر یکی از نوازندگان شناخته شده و بینالمللی ساز کمانچه که طی این سالها نقش غیر قابل انکاری در معرفی موسیقی اصیل ایرانی به دنیا و مخاطبان داخلی و خارجی داشته، همراه با یار دیرینهاش اردال ارزنجان نوازنده ترکتبار ساز باغلاما در قالب یک کنسرت آنلاین که از طریق پلتفرم داخلی به مخاطبان عرضه شد، در تالار وحدت تهران این بار با میزانسنی کاملاً متفاوت اجرایی را پیش روی مخاطبانش قرار داد که بدون تردید ساز و نوایش یک معجزه شنیداری بود در روزهای خیلی سخت.
موسیقی که بدون کلام بود و نگارنده این شانس را داشت که روی صحنه باشکوه تالار وحدت تماشاگر کنسرتی باشد که هم سازش هم آدمهایش و هم حال و احوالش بسیار متفاوتتر از آنی بود که تا قبل از دوران کرونایی به عنوان تماشاگر شنوندهاش بودم.
ای کاش کرونا نبود و مخاطبان بودند…
موسیقی که اعجاز در آن موج میزد و ایکاش این دوران لعنتی نبود تا تماشاگران زنده و مستقیم شاهد هنرنمایی خنیاگران معجزه موسیقی ایرانی باشند که دیشب علاوه بر حضور یک نوازنده ترک تبار، معنایش هم جهانی بود و میفهماند که کیهان کلهر چگونه میتواند در روزگار سخت کرونایی و احوالات ناکوک خوزستان عزیزمان و سیستان و بلوچستان گرامی مخاطب را ببرد آنجایی که باید.
آری من مایلم بارها بگویم و بنویسم که این موسیقیها اعجاز دارند، چه با کلهر، چه بی کلهر، مگر نه اینکه در همین چند روز نوازنده و آهنگساز جوانی چون علی قمصری با ایرانگردی هایش تحت عنوان پروژه «تار ایرانی» این اعجاز را خلق کردهاند؟ مگر نه اینکه بسیاری از هنرمندان نواحی و موسیقی ردیف دستگاهی ایران در پروژههای آنلاین و غیرآنلاینی که در روزهای کرونایی پیش روی مخاطبان گذاشتهاند، ثابت کردند که این موسیقی اعجاز دارد؟ پس کیهان کلهر و اردال ارزنجان مشتی نمونه خرواری هست که اگر کمی به آنها میدان بیشتری داده شود، به درستی و در بهترین شکل ممکن میتوانند اشاعه دهنده عبارت «شنیدن موسیقی خوب» باشند. موسیقی که اندیشه میسازد، موسیقی که روح دارد و میتواند در این وانفسای اتفاقات بد و تلخ زمانه، جان و جهان آدمها را نورافشانی کند ولو برای چند دقیقه کوتاه.
کنسرت آنلاین کیهان کلهر و اردال ارزنجان در چهارشنبه شب قصه ما، به من فهماند که از اعجاز موسیقی ایرانی، از شاهکاری به نام موسیقی ایرانی و قدرتمندی های این گونه موسیقایی ناتمامم که ایکاش هیچ وقت تمام نشوم از این جادوی موسیقی ایرانی؛ این پناهگاه امن اندیشه و خردورزی که مرتب عشق آفرینی میکند و تو را آنچنان هیجان زده که دوست داری ساعتها با ذهن و قلبت اعتراف کنی از آنچه شنیدی و بنویسی؛ از اعجاز موسیقی ایرانی که به شدت جهانی است.
احضار روح موسیقی در تالار خالی از تماشاگر
و عجب حال و احوال غریب تری بود وقتی در جایی نشسته بودی، درست رو به روی یک سالن خالی از تماشاگر با یک میزانسن متفاوت که گویی نوازندگان روی صحنه جایی در پشت صندلیهای پر از خالی تالار وحدت، روح موسیقی را احضار کردند برای بینندگانی که این روزها در انتظار روزهای بهترند، روزهایی پر از سلامتی و امید و بدون کرونا . اصلاً هم لازم نیست در این مجال بدانی آنچه خنیاگران آفریدند در چه ردیف و دستگاهی بوده است، اصلاً لازم نیست کارشناسانه بنشینی و تحلیل کنی که آنچه نواخته شده در کدام مقام و گوشه و دستگاه بود. چون بدون اینها هم تو شنونده یک شاهکاری چه آنلاین و چه در سالن.
حتی اگر ندانی گفتگوی سازها در عالم معنا و مفاهیم موسیقایی دربرگیرنده چه ملزومات و نقدهای کارشناسانهای هستند. مهم نشستن و شنیدن صدای ساز ایرانی در هم جواری و هم نشینی سازی دیگر از اقلیمی دیگر است که احساسات و معنا در آن موج میزند و تو را هیجان زده تر از حتی یک کنسرت پر آشوب پاپ میکند. گویی اینکه کاملاً معنایش را فهمیدهای و در سکوت سنگین یک تالار ۷۰۰ نفری بی تماشاگر، شدهای نماینده یک دنیا گوش که باید آن را درست بشنوی.
با احترام به تمامی شنوندگانی که موسیقی پاپ میشنوند و از آن در هر سلیقهای لذت میبرند و باید هم باشد، دقیقاً در همین لحظات ناب است که میفهمی موسیقی خوب یعنی چه؟ جایی که تو هم جزوی از ابزار صحنهای که کیهان کلهر و برخی از هم نسلانش در کنار تعدادی از جوانهای اندیشه ساز موسیقی ایرانی فهمیدهاند این «هم زیستی اندیشه محور» ساز و نوای ایرانی با تفکر آهنگسازی چگونه باشد؟ دقیقاً در همینجاست که سازِ هیچکس بر دیگری چیرگی ندارد. اینجا یک ضیافت است با میزبانی متضاد سکوت و موسیقی که کلهر و ارزنجان با همراهی یک تیم اجرایی منسجم برای چندمین بار نشان دادند میزبانان خوبی برای گوشهای خراب از شنیدن سازهای ناکوک هستند. و ایکاش آنها و دیگر دلسوزان موسیقی ایرانی بتوانند پیکر نیمه جان این موسیقی فهیم و با شخصیت را به مقصد بعد از کرونا برسانند.
ایکاش کیهان کلهر و هم نسلانش و البته خیلی از هنرمندان جوان موسیقی که این روزها اعجاز آفرینی میکنند در موسیقی ایرانی، بمانند برایمان که اگر نمانند، ملودیهای مبتذل و ناکوک موسیقی که گوش همه ما را بدجوری اذیت کرده میمانند برایمان و این بهت و حیرت از سالنهای خالی از تماشاگر موسیقی ایرانی میماند تا همیشه. خدا کند که موسیقی ایرانی زنده بماند.