گفته میشود که با مدرک ارائه شده مدرسه سوده که در منطقه ۵ واقع شده، دانش آموزان میتوانند برای تحصیل در خارج کشور اقدام کنند.
هر سال خرداد که میرسد خانوادههایی که فرزند دانش آموز با دو دغدغه جدی دست به گریبان هستند، اول این که امتحانات نهایی فرزندانش چه خواهد شد و به کدام مسیر خواهد رفت و دوم این که در نهایت برای سال بعد و مدرسه فرزندانشان چه باید بکنند.
این اضطراب برای خانوادهها در مرداد و شهریور اگر به سراغ مدارسی که امتحان ورودی دارند رفته باشند حتی بیشتر نیز میشود به خصوص که پای تغییر مقطع تحصیلی نیز در میان باشد. این که دانش آموزی از مقطع متوسطه اول و یا دوم وارد مرحله دیگری شود برای خانواده با جا به جایی محل آموزش نیز همراه خواهد بود.
بیشتر خانوادهها در بخش بزرگی از جهان به دنبال بهترین مدارس برای فرزندانشان هستند، مثلا در بخشی از خانوادههای آمریکایی عرف است که از زمان تولد فرزندانشان، پس انداز برای مقطع آموزش عالی و دانشگاه شروع میشود و در ایران نیز خانوادهها سعی میکنند با تحصیل فرزندانشان در مدارس بهتر، راهی برای ورود به دانشگاههای بهتر بیابند.
در حقیقت آموزش مقطع تحصیلی متوسطه برای بسیاری از خانوادهها از آن جهت دارای اهمیت است که مسیر حرکت به سوی دانشگاه را برای آنان باز میکند؛ و از اینجاست که پای پولی شدن آموزش و مدارس غیرانتقاعی و دولتی به بحثهای خانوادهها نیز کشیده میشود.
پای پول از کی به آموزش باز شد؟
تاسیس مدارس خصوصی در ایران از دهه ۴۰ و با برنامه سوم عمرانی آغاز شد. این روند تا سال ۱۳۵۳ ادامه یافت. با جهش شدید قیمت نفت در دهه پنجاه در سال ۱۳۵۳ مدارس خصوصی دولتی شدند. این روند پس از انقلاب و تا پایان جنگ نیز ادامه یافت.
اما شاید بتوان خشت اول پولی شدن آموزش در این سرزمین را همزمان با تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی در کشور دانست. سنگ بنایی که در سال ۱۳۶۱ نهاده شده و منجر به تاسیس دانشگاه آزاد در کشور شد را شاید بتوان شروعی بر روند پولی شدن آموزش حداقل در بخشهایی از سازوکار آموزشی کشور دانست. سنگ بنایی که البته آغاز ماجرا و نه پایان آن بود.
سنگ بنای نهاده شده در بخش آموزش عالی، اما از خرداد سال ۱۳۶۷ به برجی تبدیل شد که نخستین نمای آن تصویب قانون تاسیس مدارس غیرانتفاعی در مجلس بود. قانونی که بر خلاف تصور عموم نه در دوران دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی که پیش از آن تصویب و تایید شد و به این ترتیب آموزش در مقابل پول کاملا رسمی شد.
این قانون نیز در حالی توسط مجلس تصویب شد که بر اساس اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «دولت موظف است وسایل آموزشوپرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.» و به این ترتیب نخستین انحراف از اصل سی قانون اساسی جمهوری اسلامی رقم خورد.
طلوع مدارس غیرانتقاعی از سالهای آخر دهه ۶۰
به این ترتیب بود که نظام جمهوری اسلامی، بازگشت بخش خصوصی را به آموزش و پرورش با قید غیرانتفاعی میپذیرفت و این در حالی بود که با توجه به این که مدارس غیرانتفاعی کمجمعیتتر بودند و در عین حال از معلمان باسابقهتر و گاه به روزتر استفاده میکردند و در عین حال معلم با تعداد کمتری دانش آموز مواجه بود در نتیجه کیفیت آموزشی بیشتری نیز داشتند. اما موضوعی که به آن چندان توجه نشد این بود که همین امکانات بهتر و بیشتر مدارس غیرانتفاعی میتوانست راه ورود به دانشگاههای بهتر و رایگان را برای قشر مرفه تری هموارتر کند که امکان استفاده از مدارس غیرانتفاعی را در کشور داشتند.
اما در نهایت نه تنها به این مساله چندان توجه نشد که در ادامه و از میانه دهه ۷۰ علاوه بر دانشگاه آزاد، تاسیس دانشگاههای غیرانتفاعی، پیام نور و شبانه و ... نیز روند پولی شدن آموزش و ورود به مقطع آموزش عالی در ایران را نیز تشدید کرد.
ادامه این روند طی یک دهه آتی تا آن جا پیش رفت که در اواسط دهه ۸۰ خورشیدی عملا نیمی از دانشجویان در ایران برای تحصیل شهریه پرداخت میکردند و این نسبت در سالهای بعد حتی بیشتر و به نفع دولتها شد. روندی که به بخش بزرگی از اقشار مرفه ایران این اجازه را میداد که نه تنها در مدارس غیرانتفاعی تحصیل کنند که حتی در ادامه نیز بتوانند از امکان تحصیل در مقطع آموزش عالی به صورت پولی نیزسود ببرند.
البته برخی از حامیان این طرح نیز دلایل بسیار برای درست بودن این رویکرد داشتند.
برخی از کارشناسان آموزش معتقد هستند که آن انفجار جمعیت در دهه ۶۰ که لازم بود در دهه ۸۰ وارد مقطع تحصیلی آموزش عالی شوند به وضوح نشان از آن داشت که این جمعیت حالا جوان در آغاز دهه ۸۰ نیاز به موسسات آموزش عالی فراتر از ظرفیت دهه قبل داشت و حتی در دهه ۷۰ نیز بدون وجود مدارس غیرانتفاعی، مدارس دولتی ظرفیت و توان پذیرش این جمعیت را نداشتند.
در حقیقت مدارس غیرانتفاعی از نظر برخی کارشناسان آموزش شاید در آن زمان راهی بود برای حل بحران انفجار ناگهانی جمعیت در یک دهه.
حال، اما حکایت مدارس غیرانتفاعی، حکایت افراط گرایی شده است که به نظر میرسد مفهوم لاکچری بازی را به مدارس نیز کشانده است. مدارسی که فارغ از هزینههای تصویب شده در هر سال، ارقامی نجومی نیز از والدین دانش آموزان دریافت میکنند تا خدمات ارائه دهند.
نرخ شهریه مدارس غیردولتی در سال تحصیلی ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲
هر چند که ارقام اعلام شده برای ثبت نام مدارس غیرانتفاعی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۲ بین ۴ تا ۳۵ میلیون تومان است، اما در نهایت ارقامی که مدارس غیرانتفاعی دریافت میکنند بسیار بیش از عددهای تصویب شده خواهد بود.
رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی وزارت آموزش و پرورش نیز در همین باره و با تاکید بر این که کمترین شهریه مصوب ثابت حدود ۴ میلیون تومان و بیشترین شهریه ۳۵ میلیون تومان است، گفته است که «سقف شهریه مصوب برای دوره متوسطه دوم، ۳۴ میلیون تومان، برای دوره متوسطه اول، ۳۳ میلیون تومان و برای دوره ابتدایی ۲۶ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است و شهریهای بالاتر از رقم اعلام شده نخواهیم داشت.»
البته محمودزاده پذیرفته و توضیح داده است که «بار دیگر تاکید میکنم که شهریه اعلامی، شهریه ثابت است که میتواند به آن افزوده شود. البته این افزایش برای فوق برنامهها باید از شورای نظارت منطقه و استان تاییدیه گرفته و مصوبه انجمن اولیاء و مربیان مدرسه را نیز داشته باشد. هزینههایی، چون ایاب و ذهاب، تغذیه و لباس فرم جزو شهریه ثابت مدارس نیست.»
بنا به گفتههای احمد محمودزاده «شهریه اعلام شده در سامانه شهریه ثابت است و مدارس میتوانند ۳۸ درصد از این شهریه را نیز به عنوان شهریه فوق برنامه دریافت کنند و هزینه سرویس و غذا و لباس دانش آموزان جزء شهریه محسوب نمیشود و به عهده اولیاست.»
بررسی تک تک مواردی که رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی وزارت آموزش و پرورش بیان میکند در ادامه منجر به افزایش هزینهها در مدارس غیرانتفاعی خواهد شد و حتی در نهایت ترکیب مدارس لاکچری را رقم خواهد زد.
غیرانتفاعیها فرمان نمیپذیرند
باید توجه کرد که میزان شهریه مدارس غیرانتفاعی بر اساس نوع مدارس، منطقه، مقطع تحصیلی، پایه تحصیلی و رشته تحصیلی و برنامههای جانبی که در طول سال ارائه میدهد، متفاوت است و به همین دلایل است که میان ارقام دریافتی توسط مدارس غیرانتفاعی نیز از لحاظ خدمات و شهریه تفاوتهای جدی وجود دارد.
برای مثال دبستان طلایهداران در منطقه اندرزگو یکی از دبستانهای مشهور در شمال شهر تهران است که همواره شهریهای بالاتر از میزان مصوب آموزش و پرورش دارد. شهریهای که در تماس تلفنی یا حتی مراجعه حضوری اعلام نمیشود و اطلاع یافتن از آن منوط به تکمیل فرم ثبت نام است.
توجه کنید که این دبستان در سال ۱۳۹۸ که شهریه دوره دبستان مصوب دولت رقمی حدود ۱۲ میلیون تومان بوده است برای ثبت نام دانش آموزان تا ۲۵ میلیون تومان دریافت میکرده و بنا به شنیدهها برای ثبت نام سال جاری که شهریه مصوب رقمی حدود ۲۶ میلیون تومان است نیز رقمی حدود ۵۰ میلیون تومان از والدین دانش آموزان طلب کرده است.
مدرسههای گران قیمت با ادعاهای بین المللی
مدارسی هم، چون احسان، روزبه، نیکان، فرهنگ، حنان، مجموعه مدارس سلام، روشنگران، سلاله، سوده، صبا، علوی، رفاه، مجتمع آموزشی شهید مهدوی و ... بسیای دیگر از این مدارس شهریههای بالاتر از رقم تصویب شده را از والدین دریافت میکنند و البته که مدعی هستند خدمات بیشتری ارائه میدهند.
برای مثال مدرسه سلاله برای پیشدبستانی دوم یعنی مقطعی که بچههای پنج ساله و قبل از رسیدن به پیشدبستانی اصلی که قبل از اول ابتدایی بچهها باید بخوانند، رقم عجیب شهریه ۷۵ میلیون تومانی میگیرد و مادر یکی از دانشآموزان در همین باره میگوید: «این مدرسه سبک بسیار عجیبوغریبی دارد که در این چارچوب شهریههای نجومی برای خانوادهها تعیین شده و در بسیاری از موارد با کمال میل پرداخت هم میشود.»